فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | فرضیه های تحقیق و مبانی نظری فرضیه ها – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
دلایل اهمیت موضوع و ضرورت نقش حساسیت منابع خارجی به جریان نقدی را میتوان در آن دید که صورتهای مالی که ارائه میشوند، چه کمکی در پیش بینی جریان نقد آتی، به عنوان ملاک ارزیابی و ارزشگزاری یک شرکت، می توانند داشته باشند. وجود جریانهای نقد، بدون در نظر گرفتن حساسیتها. محدودیتهای مالی، سبب گمراهی و عدم تشخیص درست و واقعی وضعیت مالی موجود شرکت می شود.
در این پژوهش، سعی می شود که با آشکار ساختن حساسیت منابع خارجی به جریان نقدی و محدودیتهای مالی، که عامل تعیین کنندهای در بهبود و افزایش سودآوری و ارزش آفرینی برای شرکتها و استفاده کنندگان از صورتهای مالی میباشد، گام بلندی برداشته شود.
یکی از اهداف اصلی مدیریت واحد تجاری افزایش ثروت سهامداران و همچنین افزایش ارزش و بازده سهام است. عوامل زیادی بر بازده سهام شرکتها تأثیر میگذارند که انتخاب یک روش تأمین مالی مناسب یکی از این عوامل میباشد. مدیریت شرکت در راستای تأمین منابع مالی مناسب و بهینه و برای به حداکثر رساندن بازده سهام از طریق اجرای پروژه های سودآور باید هزینه این منابع مالی را مشخص نموده و بین ریسک و بازده سهام تعادل برقرار نماید. افزایش و کاهش بازده سهام واحدهای انتفاعی می تواند ناشی از عوامل اطلاعاتی باشد که از داخل واحد تجاری گزارش می شود و می تواند بر تصمیم گیری سهامداران، سرمایه گذاران و تحلیلگران مؤثر باشد، که یکی از این اطلاعات می تواند تصمیم گیریهای شرکت در ارتباط با ساختارسرمایه و همچنین تعیین و انتخاب بهترین شیوه تأمین مالی و ترکیب آن باشد.
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه همبستگی بین بررسی حساسیت منابع خارجی به جریان نقدی، تحت محدودیت مالی است و تلاش می شود تا حساسیت منابع خارجی به جریان نقدی در بهبود قدرت پیش بینی جریانهای نقدی آتی مدلهای پیش بینی شناسایی و ارزیابی گردد .بهعبارت دیگر در تحقیق قدرت پیش بینی داده های نقدی و قدرت پیش بینی داده های تعهدی برای پیش بینی جریانهای نقدی آتی با بهره گرفتن از اطلاعات مالی میان دورهای شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، با بهره گرفتن از مدل رگرسیونی مقایسه می شود، تا به این سوال که کدام یک از داده های نقدی و تعهدی، قدرت پیش بینی بهتری نسبت به دیگری برای جریانهای نقدی آتی دارند، پاسخ داده شود. هدف از پیشبینی درتصمیمگیریهای اقتصادی، حداقل سازی ریسک تصمیم گیری و افزایش اثر بخشی تصمیمها است. جریان نقدی، عاملی کلیدی برای تعیین ارزش شرکتها میباشد، به طور مثال: سرمایه گذاران، ازپیشبینیهای خود درباره سودهای آتی و جریانهای نقدی آتی، برای تعیین قیمت اوراق بهادار شرکتها و ارزش فعلی سرمایه گذاری در تاریخ تحصیل، استفاده میکنند) رایت و همکاران، ۲۰۰۷). بنابرین، می تواند به اشخاص ذینفع یک سازمان کمک شایانی کند، که از این حیث برای اعتباردهندگان و سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران می تواند مفید واقع شود. از دیدگاه سهامداران: با تبیین تأثیر گذاری سیاستهای روشهای تأمین مالی(افزایش سرمایه، وام) بر بازده سهام و در نهایت در جمع ثروت سهامداران، سهامداران در هنگام تصمیم گیریهای مربوط به افزایش سرمایه شرکت بهتر و منطقیتر می توانند عمل نمایند. از اینرو انجام تحقیقی در این زمینه می تواند به عنوان راهنمایی جهت سرمایهگذارای مورد استفاده واقع شود.
-
- فرضیه های تحقیق و مبانی نظری فرضیه ها
تحقیقات قبلی در زمینه ساختار سرمایه اثر حیاتی محدودیتهای مالی را در زمان جستجوی سرمایه برجسته ساخت. تعدادی از این مطالعات بر این تأکید دارند که شرکتهای با محدودیت مالی وجوه نقد کم با هزینه زیاد دارند. متون ترجمه اخیر فرض می کند شرکتهای فرض نشده کاملاً با محدودیت بوده و خاطر نشان میسازد که آن ها با مشکلات عدم تقارن شدید اطلاعات مواجه بوده و به نسبت نمونه های دیگر و رقبا ادعای کمی درباره انعطافی پذیری مالی دارند.
در عین حال این شرکتها با هزینه بالاتر انتشار اوراق بهادار و هزینه انتخاب مواجه بوده و شرکتهای فهرست شده عمدتاًً با هزینه های انتشاراوراق بهادار مواجهند. از این رو هرچه نمونه قبلی کوچکتر باشد تنوع کم تر شده و وضعیت مبهم بیشتر می شود از این رو هزینه های نمایندگی در شرکتهای با محدودیت بیشتر است. در دهههای گذشته تئوری سلسله مراتبی به صورت انتقادی حفظ شده و وجود هزینه عدم تقارن اطلاعاتی تعین کننده سلسله مراتب تمایلات در زمانی میباشد که به انتخاب منابع ساختار سرمایه می پردازد. در این حالت وجوه نقد داخلی یا جریان نقدی انتخاب اول میباشند. منطق مشابه شرکتها را وادار به انتخاب بدهی نسبت به انتشار سهام می کند. در نتیجه تئوری سلسله مراتبی برای شرکتهای بامحدودیت به نسبت بدون محدودیت به خاطر عدم تقارن اطلاعات اثر گذار بر نمونه قبلی تا حد زیادی منطقی تر است. تحقیقات تجربی اخیر خاطرنشان میسازد که هزینه اطلاعات نقش مهمی را ایفا می کند اگر چه آن ها کل قضیه را بیان نمیکنند ( لوپزگارسیا و میرا، ۲۰۱۴). کامپلو (۲۰۱۰) میگوید عدم تقارن اطلاعات برای شرکت های بامحدودیت حیاتی است اما برای شرکتهای بدون محدودیت بی اثر است. نمونه دوم جریان نقدی را به عنوان گزینه اول انتخاب می کند. صرفاً به این خاطر که وجود هزینه های تعدیلات به ویژه هزینه انتشاراوراق بهادار حاکم میباشد.
لذا چگونه میبایست این جریانها برداشت ما از فرضیه سلسله مراتب مطلوب را تغییردهد. بر طبق کامپلو (۲۰۱۰) شرکتهای بامحدودیت کاملاً به جریان نقدی داخلی وابستهاند و درباره تصمیم گیری در سرمایه گذاری آزاد نیستند. به عبارتی سرمایه گذاری داخلی شرکت تنها برای زمانی است که تصمیم میگیرد سرمایه های تولید شده داخلی آن مشخص باشد. در مقایسه شرکتهای بدون محدودیت در انتخاب سرمایه های خود آزاد بوده و با عوارض گوناگون یا هزینه های نمایندگی مواجه نیستند.
از اینرو سرمایه گذاری برای شرکتهای بدون محدودیت خارجی است. متعاقباً شرکتهای بامحدودیت میبایست شوکهای جریان نقدی را جذب کرده و سپس مقدار سرمایه گذاری و تامین مالی را مشخص کند. همان گونه که شرکتهای بامحدودیت احتمالاً قادر به افزایش وجوه نقد خارجی در آینده نیستند آن ها به حفظ مازاد جاری جریان نقدی به جای بازپرداخت بدهی میپردازند. در مقایسه شرکتهای بدون محدودیت زمانی بدهی را پرداخت میکنند که جریان نقدی بیش از نیاز خود تولید نمایند. (لوپزگارسیا و میرا، ۲۰۱۴).
در نتیجه این رفتار هر دو شرکت رابطه منفی بین تأمین مالی خارجی (بدهی و انتشار سهام) و جریان نقدی را نشان میدهند. این یک اثر جایگزینی است. چنین اثری برای شرکتهای بدون محدودیت شدیدتر است.
با توجه به مطالب ذکر شده فرضیه اول و دوم مطرح میگردد:
-
- بین تأمین مالی برون سازمانی( بدهی و انتشار سهام )و جریانهای نقدی تولید شده داخلی شرکتها رابطه منفی وجود دارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:11:00 ب.ظ ]
|