به طور مشخص، از علائم اختلال افسردگی اساسی می توان به افسرده بودن خلق و خوی در بیشتر روزها، کاهش آشکار علاقه یا میل به هر نوع فعالیت در زندگی، کاهش یا افزایش قابل توجه وزن بر اثر کاهش یا افزایش اشتها، بی خوابی شبانه یا پرخوابی، افزایش یا کاهش اعمال روانی حرکتی یا فعالیت های ذهنی، خستگی یا کاهش انرژی، احساس بی ارزشی یا گناهکاری، کاهش توان اندیشیدن یا تمرکز ذهن و تصمیم گیری، اندیشیدن به مرگ و عدم ترس از مرگ و فکر خودکشی بدون داشتن طرحی برای آن یا طرحی از پیش ریخته شده، مشکلات جسمانی از قبیل خارش بدن، خشکی دهان، مشکلات گوارشی، سر درد، کمر درد که معمولا به دارو جواب نمی­دهند، کاهش اعتماد به نفس، سرزنش مدام خود، نگرانی از گذشته و آینده اشاره کرد(مستفیضی،۱۳۸۷، ص۱۸)

گیلبرت[۳۷](۱۹۹۹)، علایم افسردگی شدید را خلق و خوی گرفته، فقدان لذت، تغییر کلی در اشتها

و کم شدن حداقل ۵% از وزن طبیعی، آشفتگی خواب، آشفتگی و پریشانی یا احساس سستی و رخوت، از دست دادن نیرو و توان یا احساس خستگی، احساس بی ارزش بودن عزت نفس پایین و تمایل دایم به احساس گناه، .از دست دادن توانایی تمرکز حواس، داشتن تفکراتی درباره مرگ و خود کشی را برشمرده است(به نقل از جمالفر، ۱۳۸۹، ص۴۸).

در این زمینه، عملاً چهار مجموعه نشانه در افسردگی اساسی معرفی شده است. بدین ترتیب که علاوه بر نشانه­ های خلقی یا هیجانی، نشانه های فکری یا شناختی، نشانه های انگیزشی و نشانه­ های جسمانی یا تنی نیز وجود دارد:

– نشانه های هیجانی: احساس ناامیدی، ناخشنودی، بی ارزشی، حقارت از نشانه های هیجانی افسردگی است. اما غم، برجسته ترین و فراوان ترین نشانه ی هیجانی در افسردگی است.

– نشانه های شناختی: فرد افسرده به صورت کاملاً منفی درباره ی خودش فکر می‌کند. این افکار منفی نظر او را نسبت به خودش و آینده تحت الشعاع قرار می‌دهد. فرد افسرده اغلب عزت نفس کمی دارد. او باور دارد که شکست خورده است و مسئول شکست خودش است. او معتقد است که حقیر، بی کفایت و نالایق است.

– نشانه های انگیزشی: فراد افسرده مشکل زیادی برای شروع فعالیت دارند. در حالت شدید، عدم شروع پاسخ، ” فلج اراده ” است. چنین بیماری نمی تواند حتی خود را به انجام کارهایی که برای زندگی ضروری هستند وادارد. در افسردگی حاد ممکن است کندی روانی- حرکتی وجود داشته باشد.

– نشانه های بدنی: شامل کاهش یا افزایش وزن، کاهش یا افزایش اشتها، کاهش میل جنسی می‌باشد. فرد افسرده اغلب در خود فرورفته است. بدن او توجه وی را به خود جلب می‌کند، و نگرانی فزاینده ‌در مورد دردها و رنج ها می‌تواند رخ دهد(روزنهان و سلیگمن،۲۰۰۴؛ ترجمه ی سید محمدی،۱۳۸۲).

آزادگان(۱۳۶۴) در پژوهش خود، ۱۰ مورد از علائم بدنی و ۷ مورد از علائم عاطفی افسردگی را برشمرده است:

    1. علائم بدنی افسردگی: شامل خستگی و کوفتگی، اختلال خواب، تغییر در اشتها، اختلالات

  1. گوارشی، تغییر در وزن بدن، اختلال در دفع ادرار و یبوست، اختلال در دوره ی قاعدگی، اختلال در فعالیت قلب و عروق، اختلالات حسی، و احساس غیر واقعی بودن.

۲- علائم عاطفی افسردگی: چهره ی خسته و شکسته، گریه و زاری، ترس و تشویش و وسواس، تحریک پذیری و تندخویی، احساس ندامت و پشیمانی، یأس و نا امیدی، و بی اعتمادی( به نقل از اکبری، ۱۳۸۹، ص۲۲۲).

علل افسردگی

اساس سببی اختلالات خلقی ناشناخته است. تلاش های بسیاری برای شناسایی علت زیست شناختی یا روانی- اجتماعی اختلالات خلقی به دلیل ناهمگونی جمعیت بیمار، دچار محدودیت است. با وجود این، عوامل سببی اختلال افسردگی را می توان به طور ساختگی به عوامل زیست شناختی، ژنتیکی، و روانی- اجتماعی تقسیم کرد. ساختگی از این نظر که این عوامل ممکن است در مواردی با هم تداخل داشت باشند(کاپلان، ۱۹۹۴؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۷۵، ص۲۱۸). در هر حال، امروزه به عوامل گوناگونی در سبب شناسی اختلال افسردگی مانند وراثت، جنسیت، سن، تیپ شخصیتی، محیط خانواده، استرس و اتفاقات زندگی، بیماری های جسمی، دارو ها و مواد مخدر و شغل اشاره می شود.

عوامل ژنتیکی

داده های ژنتیک قویاً حاکی از آن است که یکی از عوامل قابل ملاحظه در پیدایش اختلال خلقی عامل ژنتیک است. مطالعات خانوادگی مکرراً ‌به این نتیجه رسیده اند که بستگان درجه اول بیماران افسردگی اساسی ۲ تا ۱۰ برابر بیشتر از بستگان در جه اول گروه شاهد در معرض ابتلا ‌به این اختلال هستند. ‌بر اساس این مطالعات همچنین مشخص گردید که با کم شدن میزان قرابت خانوادگی احتمال ابتلا به اختلال خلقی از جمله افسردگی اساسی نیز کاهش می‌یابد. مطالعات فرزندخواندگی نیز داده هایی در تأایید اساس ژنتیک برای توارث اختلالات خلقی به دست داده‌اند. در مطالعات دو قلویی نیز نشان داده شد که میزان ابتلائ توأم برای اختلال افسردگی اساسی در دو قلوهای یک تخمکی حدود ۵۰ درصد است(کاپلان، ۱۹۹۴، ترجمه پورافکاری، ۱۳۷۵، ص۲۲۴ و۲۲۵). از طرفی، ارقام به دست آمده از دو قلوهای یک تخمکی از میزان تشابه یا همگامی[۳۸] ۷۰ درصد، در دو قلوهای دو تخمکی ۲۰ درصد و در دو قلوهای یک تخمکی که جدا از هم بزرگ شده اند، ۶۶ درصد است. یافته ها ی حاصل از فرزند خوانده ها با تعداد نمونه کمتر نیز تاییدگر تاثیر عوامل ارثی در سبب شناسی اختلال افسردگی است(سادوک و سادوک،۲۰۰۷ ،ترجمه ی رضاعی، ۱۳۸۵). در این رابطه، تعدادی از مطالعات هورمونی نشان داده است که کودکان افسرده نسبت به کودکان عادی، هنگام خواب ترشح هورمون رشدی بیشتری دارند(فرقانی رئیسی، ۱۳۸۰، ص۷۵).

عوامل زیستی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...