یکی دیگر از متغیرهایی که می‏تواند بر توانایی ارتباط صمیمانه فرد یا ترس از صمیمیت در وی تاثیر داشته باشد سبک‏های هویت در افراد است. اریکسون[۲] (۱۹۸۲) این استدلال را مطرح می ‏کند که تنها پس از تثبیت حس معقولانه هویت می‏توان صمیمیت بالیده و حقیقی را با شخص دیگری تجربه کرد (مونتگومری[۳]، ۲۰۰۵ به نقل از دانشپور و همکاران، ۱۳۸۶).

در طول چهار دهه گذشته، پژوهش‏ها پیرامون هویت نوجوانان، بر اساس پارادایم پایگاه هویت مارسیا[۴] مفهوم سازی شده است (حجازی و فرتاش، ۱۳۸۵). از جمله نظریه های مهم دیگر در هویت، نظریه سبک‏های هویت برزونسکی[۵] است. به نظر برزونسکی (۱۹۹۰) سبک‏های هویت، نشان دهنده جهت‏گیری‏های پردازش اطلاعات هستند و نوجوان هنگام ساختن هویت خود و متعهد شدن نسبت به ارزش‏ها و باورها از آن‏ها استفاده می ‏کند. نظریه برزونسکی بر مفروضه سازندگی مبتنی است، یعنی افراد نقش فعالی را در ساختن تفکر خود نسبت به واقعیتی که در آن زندگی می‏ کنند، ایفا می‏ کنند در این نظریه به تفاوت‏های افراد در استفاده از فرآیندهای تصمیم گیری، حل مسئله، مواجهه با مشکلات، درگیری با تکالیف پرداخته شده است.

برزونسکی سه سبک پردازش هویت[۶] را مطرح می ‏کند، سبک هویت اطلاعاتی[۷]، سبک هویت هنجاری[۸] و سبک هویت سردرگم- اجتنابی[۹]. افراد با سبک هویت اطلاعاتی، در برخورد با موضوعات مربوط به هویت، هدفمند بوده و با تلاش ذهنی، سعی در سنجیده عمل کردن دارند؛ این افراد کنجکاوانه به دنبال اطلاعات مناسب جهت شکل دهی هویت خود هستند. آن ها اطلاعات را ارزیابی کرده و مورد قضاوت قرار می ‏دهند. افراد دارای سبک پردازش هویت هنجاری، هماهنگ با انتظارات گروه مرجع و افرادی که در زندگی آن ها مهم می‏‏باشند عمل می‏ کنند و بدون ارزیابی باورها و ارزش ها، آن ها را درونی می‏ کنند. و افراد سردرگم- اجتنابی، تمایلی به رویارویی با مسائل و موقعیت های تعارض برانگیز ندارند و سعی در طفره رفتن و اجتناب از این موقعیت ها می‏ کنند و تا حد امکان، تصمیم گیری را به تأخیر می‏اندازند (آذر پیکان، ۱۳۹۰).

با توجه به مطالب فوق و تاثیر مراقبان اولیه و هم‏چنین سبک‏های هویت هر شخص در برقراری ارتباطات صمیمانه وی در بزرگسالی، در پژوهش حاضر، به بررسی پیش ‏بینی ترس از صمیمیت در افراد با توجه به سبک های دلبستگی و سبک های پردازش هویت در آن ها پرداخته شده است.

۲-۱- بیان مسئله:

همه انسان ها یک نیاز پایه و اساسی به برقراری روابط صمیمانه دارند. صمیمیت یک نیاز روانشناختی اولیه و اصلی در نظر گرفته می‏ شود (مان و بادر [۱۰]، ۲۰۰۸)‏، که با بهزیستی روانی- فیزیکی افراد مرتبط است (هوک، جرستین، دتریچ و گریدلی[۱۱]، ۲۰۰۳). محققان اشاره کرده ‏اند که داشتن روابط صمیمانه و رضایت‏بخش از منابع مهم شادی و معنا در زندگی می‏ باشد (باردولومیو[۱۲]، ۱۹۹۰). هم‏‏چنین صمیمیت با خلاقیت، سودمندی، تنظیم هیجانی، رضایت و بهزیستی افراد مرتبط است (هوک و همکاران، ۲۰۰۳). در نتیجه می‏توان گفت، فردی که میزان صمیمیت بالاتری را تجربه می ‏کند قادر است خود را به شیوه مطلوب‏تری در روابط عرضه کند و هم‏چنین می‏تواند نیازهای خود را به شکل موثرتری ابراز کند.

در مقابل فقدان صمیمیت، با عزت نفس پایین، اضطراب، رضایت ارتباطی پایین و ایگوی ضعیف در ارتباط است (دسکاتنر و ثلن، ۱۹۹۱). هم‏چنین افرادی که ترس از صمیمیت دارند دارای سطوح بالاتری از استرس، بیماری، افسردگی و مرگ‏و‏میر، در مقایسه با کسانی ‏می‏ باشند که روابط صمیمانه گسترده ‏تری دارند (هوک و همکاران، ۲۰۰۳). وقتی ظرفیت و توانمندی فرد برای ابراز صمیمیت تحلیل رود، ترس از صمیمیت شکل می‏ گیرد (بشارت، ۱۳۹۱). ترس از صمیمیت به عنوان مفهومی خصیصه ‏ای یا خلقی در نظر گرفته می‏ شود که می‏تواند در دامنه وسیعی از موقعیت‏ها، اضطراب افراد را در روابط نزدیک و صمیمانه آن‏ها بسنجد، خواه این افراد در یک رابطه عاشقانه درگیر باشند یا خیر؟ (فلاح زاده، فرزاد و فلاح زاده، ۱۳۹۰).

بدون شک یک عامل مهم برای تبیین تفاوت‏های فردی، در زمینه روابط نزدیک و صمیمانه در دوران جوانی، سبک‏های دلبستگی فرد در کودکی می‏ باشد. به اعتقاد بالبی (۱۹۶۹) دلبستگی‏های شکل گرفته در کودکی، بر بزرگسالی تاثیر می‏ گذارند. او هم‏چنین خاطر نشان ساخت که دلبستگی بین کودک و مراقب اولیه (اغلب مادر) درونی شده به عنوان یک مدل روانی عمل می ‏کند که روابط دوستی و عاشقانه بر آن استوار می‏ شود. ‌بنابرین‏ اولین دلبستگی برای هر رابطه ای اهمیت زیاد خواهد داشت (گودوین، ۲۰۰۳). در نتیجه، دلبستگی دوران کودکی هم‏چنان به مراحل بعدی زندگی تداوم می‏یابد و زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می‏ دهد (میکولینسر، فلورین، تولمکز[۱۳]، ۱۹۹۰).

از طرفی دیگر بنا به گفته اریکسون (۱۹۸۲) یکی از شروط رابطه نزدیک بین دو نفر این است که باید نخست هویت هر یک شکل بگیرد. ‌بنابرین‏ از عوامل مؤثر دیگری که در توانایی صمیمیت افراد مؤثر خواهد بود، سبک هویت فرد می‏ باشد. شکل‏گیری هویت زمینه را برای برخی چالش‏های اساسی در سال‏های جوانی از جمله ایجاد صمیمیت فراهم می ‏کند (مونتگومری، ۲۰۰۵؛ به نقل از دانشپور و همکاران، ۱۳۸۶).

در این راستا باید گفت که سبک دلبستگی در دوران کودکی و سبک هویت فرد در نوجوانی بر شکل‏گیری ارتباطات صمیمانه در بزرگسالی تاثیر خواهد داشت که چگونگی تاثیر این دو متغیر بر عدم توانایی ارتباط صمیمانه در افراد یا ترس از صمیمیت در پژوهش‏های پیشین مورد توجه قرار نگرفته است و پژوهش حاضر در پی بررسی این مهم و پر کردن چنین شکافی می‌باشد.

‌بنابرین‏ مسئله ای که پژوهش حاضر در صدد ‌پاسخ‌گویی‌ به آن بوده است، این گونه بیان می‏ شود که آیا ویژگی ترس از صمیمیت در افراد می‏تواند به وسیله سبک‏های دلبستگی و سبک‏های پردازش هویت در آن ها پیش ‏بینی شود؟

۳-۱- ضرورت و اهمیت پژوهش:

اریکسون (۱۹۸۰) دستیابی به صمیمیت را هدف اصلی در اوایل بزرگسالی بیان می ‏کند. جوانان نیاز دارند تا با دیگران رابطه عاطفی و صمیمانه برقرار کنند (بیابانگرد، ۱۳۸۴). آن ها بخش عمده از وقت خود را به دنبال صمیمیت و جستجو برای تعاملات اجتماعی صمیمانه با دوستان، خانواده و شریک احساسی خود می‏ باشند. کسانی که نمی‏توانند در جوانی ارتباط صمیمانه بر‏قرار کنند احساس انزوا خواهند کرد (شولتز، ۱۳۸۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...