۱-۱-۱-۵٫ مسئولیت اخلاقی

این مفهوم(مسئولیت اخلاقی)، بموجب اندیشه‌های عقلانی و فلسفی جایگاه اساسی‌دارد. اما اندیشه‌های که بر محورعلمی تجربی دور می‌زند، چندان به مسئولیت اخلاقی بها نمی‌دهند. ‌بنابرین‏ مسئولیت اخلاقی به معنی، احساس تقصیر و احساس ملامتی است که نسبت به عمل خلاف هنجارفرد مجرم به او باز داده می‌شود. مسئولیت اخلاقی با آزادی‌ارتکاب جرم پیوند منطقی دارد، زیرا مسئولیت اخلاقی بدون آزادی اراده معنی ندارد. ‌بنابرین‏ بزهکاران ‌به این دلیل محکوم به مجازات می‌گردند که در عمل بزهکارانه‌ای خویش اختیار و آزادی داشته است.

۱-۱-۱-۶٫ مسئولیت اجتماعی

مسئولیت اجتماعی با مسئولیت اخلاقی یکی نبوده بلکه از هم متفاوت‌اند. ‌به این معنی که مسئولیت اخلاقی ناشی از زشتی‌عمل بزهکارانه مجرم در برابر وجدان جمعی مطرح بوده و مسئولیت اجتماعی از میزان و سطح آسیبی که عمل مجرمانه‌ای بزهکار به جامعه و افراد وارد می‌کند بر می‌خیزد. ‌بنابرین‏ مسئولیت اجتماعی بموجب اندیشهء دفاع‌اجتماعی به ‌عنوان ملاک‌ واکنش (مجازات)، علیه پدیده‌ای مجرمانه تلقی می‌شود. بگونه‌ای که پرینس(یکی از نظریه پردازان دفاع اجتماعی)، اشاره داشته است: «…از این پس باید موجودات بشری را به ‌عنوان موجودات اجتماعی که تکالیفی نسبت به اجتماع دارند مورد ملاحظه قرار داد و در مجرم فردی را دید که به نظم اجتماعی آسیب می‌رساند»(پردال، ۱۳۹۲، ص۱۱۶).

۱-۱-۱-۷٫ اقدامات‌تامینی

تدابیر امنیتی یا اقدامات‌تامینی چنان‌که گفتیم، نوع جدیدی از واکنش علیه پدیده‌ای مجرمانه است. این رویکرد برای جایگزینی مجازات به وجود آمد. اقدامات‌تامینی مفهوم و رویکرد واکنشی است که منشه در تفکر مکتب‌تحققی و دفاع اجتماعی دارد ولی مکاتب کلاسیک جدید نیز آن را نادیده نگرفته است. مفهوم یاد شده یکی از نقطه‌های تمایز کلاسیک‌ها با تفکر اثباتی و دفاع اجتماعی است. اقدامات‌تامینی از یک‌طرف با حالت‌خطرناکی و از جهت دیگر با جبری بودن ارتکاب‌جرم رابطه‌ای نزدیک دارد. بگونه‌ای که طرفداران جبری بودن ارتکاب جرم عقیده دارند، مجرم در عمل مجرمانه‌ای خویش آزادی ندارد و حالت‌خطرناکی آن‌ ها بر اساس علل مختلف به میان می‌آید، ‌بنابرین‏ از دید این متفکران مجازات برای مجرمان کار نا معقولی به نظر می‌آید و باید از اقدامات‌تامینی کارگرفت. اینکه اقدامات‌تامینی چیست؟ برخی از نویسندگان ‌به این پرسش اینگونه پاسخ داده‌اند: «اقدامات‌تامینی عبارت است از تدابیری که برای مقابله با حالت خطرناکی بزهکار به موجب حکم دادگاه اتخاذ می‌شود»(اردبیلی، ۱۳۸۷، ص۱۷۸). اما تعریف بالا جامعیت چندانی‌ندارد. به نظر می‌رسد اقدامات‌تامینی عبارت است از تدابیر واکنشیِ توسط دستگاه عدلی و قضایی برای ارائه پاسخ مناسب با حالت‌خطرناکی افراد(مظنون، متهم و مجرم) با بهره گرفتن از پرونده شخصیت بزهکار یا نشانه های حالت‌خطرناکی و با توجه به سطح حالت‌خطرناکی او به منظور درمان و اصلاح بزهکار و دفاع از جامعه می‌باشد. از سوی دیگر اقدامات‌تامینی با فردی‌کردن مجرمان نیز رابطه‌دارد، زیرا فردی‌کردن‌ مجرمان‌ تنوع اقدامات‌تامینی را می‌طلبد تا برای بزهکارخاص واکنش مناسبی اعمال‌گردد.

۱-۱-۱-۸٫ دفاع اجتماعی

از نظر تاریخی دفاع اجتماعی مفهومی است که در حقوق‌جزای سنتی جایگاه نداشته است. ولی اندیشمندانی دو مکتب اثباتی و دفاع اجتماعی به تدریج این اصطلاح را سر زبان‌ها آوردند. بگونه‌ای که دفاع از جامعه یکی از اهداف این اندیشمندان‌گردید. به همین اساس مبارزه با عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی جرم، چون: « فقر و بیکاری، نقض دستگاه تعلیم و تربیت، یا رواج الکل، و اعتیاد به مواد مخدر از طریق تنظیم قوانین مناسب در جلوگیری از جرایم»(گلدوزیان،۱۳۸۹،ص۵۹)، را برای دفاع از جامعه بخشی مهمی از کارشان ساختند. برخی از نظریه پردازان جنبش دفاع اجتماعی تنها به هدف دفاع از جامعه اکتفا نکردند، بلکه بحث حمایت از بزهکار را نیز به پیش‌کشیدند. طبق نظرمارک‌آنسل، نباید در اجرایی‌کردن مجازات‌ها «تنها به دفاع جامعه پرداخت بلکه باید هدف دیگری که شامل جلوگیری از سقوط بزهکار و آماده کردن او برای بازگشت به جامعه»(همان)، است نیز مورد پی‌گیری قرار داد. ‌بنابرین‏ پدیده‌ای مجرمانه تهدیدی بزرگی علیه جامعه و افراد به حساب می‌آید، پس با توسل به ساز و کارهای مناسب باید به دفاع از آن در برابر جامعه و افراد پرداخت. این چیزی است که آن را دفاع اجتماعی نامی‌دند.

۱-۱-۱-۹٫ اصلاح و درمان

اگرچه مفهوم اصلاح و درمان به لحاظ تاریخی از زمانه‌های دور ‌به این طرف کمابیش در پهنه‌ای حقوق کیفری مطرح بوده است. از جمله می‌توان به اندیشمندانی، چون: افلان، مبییون مسیحی، برخی از نظریه پردازان مکتب نئوکلاسیک دوره‌ای رستوراسیون و مخصوصاً طرفداران مکتب زندان‌ها و تا اینکه اندیشمندان اثباتی و دفاع اجتماعی هرکدام به تدریج این مفهوم را به ‌عنوان یکی از اهداف دستگاه عدلی و قضایی مطرح کردند. منظور از درمان بزهکار این است که مشکلات جسمی، روانی و اخلاقی بزهکار در محیط‌های معین مورد درمان قرارگیرد، بگونه‌ای که او به یک فرد عادی مبدل شده و دست به ارتکاب جرم نزند، می‌باشد. اما اصلاح، به معنی بر طرف کردن برخی از خصوصیات و صفات بزهکار که جامعه یا افراد را تهدید می‌کند، طوری که دیگر در برابر هنجارهای موجود جامعه قرار نگرفته و به عنوان یک فرد عادی به زندگی ادامه دهد، می‌باشد. به عبارت دیگر«اصلاح بزهکار، یعنی لحاظ شخصیت مرتکب جرم در فرایند عدالت‌کیفری به منظور متناسب‌کردن پاسخ‌کیفری با نیازهای‌‌ روانی، جسمانی و اجتماعی او»(بولک، ۱۳۸۷، ص۸)، می‌باشد.

۱-۱-۱-۱۰٫ بازپروری اجتماعی

مفهوم بازپروری نیز اخیراًً در پهنه‌ای حقوق‌کیفری راه یافته است. به نظر می‌رسد مفاهمی، چون: درمان، اصلاح و بازپروری اجتماعی هنگامی مطرح و از اهمیت ویژه برخوردار گردید که بحث حمایت از بزهکار به ‌عنوان یک راهکار کاهش بزهکاری، از یک سو و حاکمیت ارزش‌های بشردوستانه مربوط حقوق بشر از جهت دیگر مطرح شد. بازپروری اجتماعی تداعی کننده‌ای این معنی است که، بزهکار از پذیرش هنجارها، قوانین و ارزش‌های جامعه بنابه علل مختلف سرباز زده است و ‌بنابرین‏ باید دوباره او را آماده ساخت تا ‌به این ارزش‌ها، هنجارها و قوانین مجدداً پای بندی داشته باشد. همچنین بازپروری اجتماعی به معنی «استحکام روابط اجتماعی و فردی بزهکار است، بگونه‌ای که به وی اجازه دهد به طور فعال در جامعه وارد شود، مهارت‌های مفید و مقبول اجتماعی را فراگیرد و در عمل از این توانایی‌ها استفاده نماید»(ابراهیمی،۱۳۹۱،ش ۳، ص۱۵۳).

۱-۱-۱-۱۱٫ بازدارندگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...