پایان نامه -تحقیق-مقاله – قسمت 13 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
همبودی با تمارض[۳۶۱] و اختلالات گسستی یا تجزیهای[۳۶۲] ازجمله موارد مطرحشده در هم ابتلایی با اختلال استرس پس از سانحه است که به دلیل دریافت غرامت و نفع ثانویه[۳۶۳] بهآسانی تمارض می شود(هال و هال[۳۶۴]، ۲۰۰۷). هرچند که، پی بردن به تمارض در اختلال استرس پس از سانحه به دلیل پیچیدگی و تنوع علائم بسیار دشوار است بهنحویکه برای تشخیص افتراقی آن از تمارض رویکردهای زیستشناختی را پیشنهاد میکنند(اینگرام، داوبِن، فرولیچ و کِلتنر،[۳۶۵] ۲۰۱۲). تمارض در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه شایع است و تقریباٌ در حدود ۲۰ درصد جانبازان جنگ تمارض در اختلال استرس پس از سانحه را داشته اند. تنوع علائم این اختلال، علیرغم تلاش های بهعملآمده، تشخیص افتراقی این دو را با مشکل روبرو کردهاست(احمدی، لشنی، افضلی، تولایی و همکاران، ۲۰۱۳). اختلالات گسستی که در بافت اختلال استرس پس از سانحه مورد نظریهپردازی قرارگرفته و ماهیت ارتباط این دو ازنظر بالینی و طبقهبندی بیماریها حائز اهمیت است و نقایصی در یکپارچهسازی فرایندهای شناختی حاکم بر توجه، ادراک، هیجان، هوشیاری، هویت و حافظه را منعکس می کند(ولف، لانی، میلر[۳۶۶]، رسیک و همکاران، ۲۰۱۳). درمجموع، گسست به تجزیه شدن کارکردهای معمولاٌ یکپارچه هوشیاری، حافظه، هویت، آگاهی نسبت به بدن و ادراک خود و محیط اشاره دارد که در بیماران مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه با محدود شدن واکنشهای عاطفی به محرکهای مثبت مشخص می شود. نشانگان مسخ شخصیت[۳۶۷] سهم قابل توجهی در آسیب کارکردی این اختلال ایفا میکنند(کلیمووا، برایانت، ویلیامز و فلمینگهام[۳۶۸]، ۲۰۱۳). به دلیل شیوع بالای گسست در اختلال استرس پس از سانحه، یک زیر عنوان برای آن در این اختلال در نظر گرفتهاند بهطوریکه بررسی های همهگیرشناسی در ۳۴ درصد از مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه، زیر عنوان گسست[۳۶۹] را گزارش کردهاند و مقیاسهای ازجمله مقیاس تجارب گسستی[۳۷۰](DES) را برای جانبازان جنگ مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه طراحی کردهاند(رسیک، سوواک جونیدس، میچل[۳۷۱] و همکاران، ۲۰۱۲).
سوء مصرف مواد و الکل در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه همواره مدنظر پژوهشگران این حوزه بوده است. در میان نمونه های هلندی پیگیر درمان اعتیاد میزان همبودی اختلال استرس پس از سانحه ۱۱ تا ۵۱ درصد گزارششده است. بر اساس نتایج به دستآمده از پژوهش کاک، دی هام، واندر ولدن، واندر میر[۳۷۲]و همکاران، ۲۰۱۳، ضرورت غربالگری اختلال استرس پس از سانحه در میان مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه را نشان داده است. نتایج مطالعه کایزن، چام، پدرسِن و سایم، ۲۰۱۳، حاکی از همبودی سوء مصرف الکل و اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان دارد و پژوهش ویوجانویچ، فیرس، هارت، اسمیتس[۳۷۳] و همکاران(۲۰۱۳)، نشان داده است که بالاترین سطح نشانگان اختلال استرس پس از سانحه در میان استعمال کنندگان سیگار مشاهدهشده است. درنهایت میتوان به این جمعبندی ارائه شده توسط باندلو، شِر، بِنویشیوس، هُلاندر و همکاران(۲۰۱۲)، رسید که افرادی که قبل از ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه از وضعیتهای
-
- . Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders ↑
-
- . re-experiencing ↑
-
- . avoidance and emotional numbing ↑
-
- . hyper-arousal ↑
-
- . intrusive thoughts of trauma ↑
-
- . recurrent dreams of trauma ↑
-
- . flashbacks ↑
-
- . emotional reactivity to trauma cues ↑
-
- . physiological reactivity to trauma cues ↑
-
- . avoiding thoughts of trauma ↑
-
- . avoiding reminders of trauma ↑
-
- . inability to recall aspects of trauma ↑
-
- . loss of interest ↑
-
- . detachment ↑
-
- . restricted affect ↑
-
- . sense of foreshortened future ↑
-
- . sleep disturbance ↑
-
- . irritability ↑
-
- . difficulty concentrating ↑
-
- . hyper-vigilance ↑
-
- . exaggerated startle response ↑
-
- . Marshall, G. N., Schell, T. l., & Miles, J. L.V. ↑
-
- . Elhai, J.D., Layne, Ch. M., Steinberg, A. M., Brymer, M. J. ↑
-
- .American Psychiatric Association(APA) ↑
-
- . diagnostic and statistical manual for mental disorders, fifth edition(DSM-5) ↑
-
- . trauma- and stressor-related disorders ↑
-
- .intrusions ↑
-
- .nightmares ↑
-
- .negative alterations in cognitions and mood ↑
-
- .emotional numbing ↑
-
- .alterations in arousal and reactivity ↑
-
- . Morris, M. C., & Roa, U. ↑
-
- . Koch, S. B. J., van Zuiden, M., Nawijn, L., Frijling, J. L. ↑
-
- . cognitive processing therapy(CPT) ↑
-
- . cognitive therapy based on schema ↑
-
- . biological markers of cardiovascular ↑
-
- . Demirrovic, D., & Rattan, S. L. ↑
-
- . stressors ↑
-
- . Kim, J. J., & Diamond, D. M. ↑
-
- . Helmreich, D.L., Tylee, D., Christianson, J. P., Kubala, K. H. ↑
-
- . Ehlers, A., & Clark, D. M. ↑
-
- . Kindt, M., van der Hout, M., Arntz, A., & Drost, J. ↑
-
- . perceptual processing ↑
-
- . data-driven processing ↑
-
- . down -up processing ↑
-
- . conceptual processing ↑
-
- . up-down processing ↑
-
- . Sunderman, O., Haushildt, M., & Ehlers, A. ↑
-
- . Lee, H. S., Lee, H. P., Lee, S.K., Kim, Y.K. ↑
-
- .Watson, S. ↑
-
- . Resick, P. A., & Schnicke, M. K. ↑
-
- . Qureshi, S. U., Long, M. E., Bradshaw, M. R. Pyne, J. M. ↑
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 08:56:00 ب.ظ ]
|