۲-۲-۱-۲ اریب رفتاری محافظه کاری

اریب رفتاری محافظه کاری فرایندی ذهنی است که تحت آن افراد هنگام دریافت اطلاعات جدید بر دیدگاها و پیش‌بینی های قبلی خود اصرار می ورزند. به عبارت دیگر افراد در انطباق عقاید خود با شواهد جدید بسیار کند عمل می‌کنند . برای مثال ، سرمایه گذاری که اخبار بدی درباره عایدات شرکتی که اخیراًً عملکرد خوبی داشته است دریافت می‌کند ، به اطلاعات جدید عکس العمل کمتر از اندازه نشان می‌دهد .

به نظر هیرشلیفر از آنجا که پردازش اطلاعات جدید و انطباق عقاید با آن از لحاظ ذهنی مشکل و هزینه بر است ، افراد معمولاً به اطلاعات آماری و پیچیده وزن کمتری می‌دهند.

۲-۲-۱-۳ طبقه بندی محافظه کاری در سه مقوله

به طور کلی می توان محافظه کاری حسابداری را در سه مقوله به شرح زیر طبقه بندی کرد:

الف- مقوله رفتاری: بدبینی از خوشبینی بهتر است. به عنوان نمونه بر اساس رهنمودهای حسابداری بدهی های احتمالی (زیان های احتمالی) تحت شرایط خاص شناسایی می‌شوند در صورتی که این رهنمود ها در خصوص دارایی های احتمالی ( سودهای احتمالی) کاربرد ندارند.

ب- مقوله زمان : زودتر نشان دادن زیان ها و هزینه ها از دیرتر نشان دادن آن ها بهتر است و دیرتر نشان دادن سودها و درآمدها از زودتر نشان دادن آن ها بهتر است.

ج- مقوله ارزش : کمتر نشان دادن سودها و درآمدها از بیشتر نشان دادن آن ها بهتر است و بیشتر نشان دادن زیان ها و هزینه ها از کمتر نشان دادن آن ها بهتر است.

۲-۲-۱-۴ تفاسیر محافظه کاری

همان‌ طور که قبلاً عنوان شد واتز (۲۰۰۳) ریشه محافظه کاری را در گزارشگری مالی ، دلایل اقتصادی می‌داند و ۴ عامل ذیل را در شکل گیری آن ذکر می‌کند. (رویچوداری و واتز[۱۶] ۲۰۰۶)

    1. قرارداد بین شرکت و اشخاصی که در استخدام آن هستند (مانند مدیران) و همچنین قراردادهایی که بین شرکت و طرف های خارج از شرکت وجود دارد (بدهی به سهام‌داران و سایر اعتبار دهندگان) (تفسیر قراردادی محافظه کاری)

    1. افزایش در هزینه های دعاوی قضایی (تفسیر دعاوی قضایی محافظه کاری)

    1. دیدگاه قانونگذاران و تعدیل کنندگان حسابداری (مانند [۱۷]Sec و [۱۸]FASB ) (تفسیر قانونگذاری محافظه کاری).

  1. ارتباط بین سود گزارش شده و مالیات ( تفسیر مالیاتی محافظه کاری).

۲-۲-۱-۴-۱ تفسیر قراردادی

تفسیر قراردادی اشاره به تضاد منافع بین طرفهای قرارداد ، با واحد انتفاعی دارد . این قراردادها شامل قرارداد مدیران و قرارداد بدهی به سهام‌داران و سایر اعتبار دهندگان می‌باشد هر کدام از این طرف ها به دنبال منافع خود می‌باشند مثلاً سهام‌داران تمایل دارند که با بیشتر بیان شدن درآمدها و دارایی ها ، ثروت خود را در واحد اقتصادی افزایش دهند . همچنین مدیران تمایل دارند که با بالا نشان دادن عملکرد مالی و دریافت پاداش ثروت خود را افزایش دهند.

مدیران و حسابرسان شرکت ، بیشتر به خاطر زیاد بیان کردن عایدات و دارایی ها تحت پیگرد قرار می گیرند تا کمتر بیان کردن آن (کلاگ[۱۹] ۱۹۸۴). همچنین تعدیل کنندگان حسابداری ، هزینه ناشی از بیشتر بیان کردن عایدات و دارایی ها را از منافع آن بیشتر می دانند (واتز ۲۰۰۳) . علاوه بر این ارتباط بین سود گزارش شده و مالیات نیز می‌تواند تمایلاتی را در شناسایی متفاوت هزینه ها و عایدات به وجود آورد (شاکل رور و شولین[۲۰] ۲۰۰۱) .

بر اساس این تفسیر ، حسابداری محافظه کارانه برای نشان دادن و اشاره به کژمنشی به وجود آمده به وسیله ‌گروه‌های مختلفی که اطلاعات نابرابر و نامتقارن ، حقوق و مزایای نابرابر ، افق های فکری محدود و مسئولیت محدود دارند می‌باشد. به طور مثال محافظه کاری می‌تواند رفتار فرصت طلبانه مدیر را در گزارشگری شاخص های حسابداری مورد استفاده در قراردادها محدود نماید.

در عمل محافظه کاری رفتار جانبدارانه مدیر را خنثی و شناسایی سود را به تأخیر می اندازد ، در نتیجه خالص دارایی ها و سود کمتر نشان داده می شود. در قراردادها ، اثرات مذبور ارزش شرکت را افزایش می‌دهد . زیرا محافظه کاری پرداخت های فرصت طلبانه مدیر به خود و سایر گروه ها نظیر سهام‌داران را محدود می کند . ارزش افزایش یافته شرکت میان همه ‌گروه‌های طرف قرارداد شرکت ، تقسیم و رفاه گروه افزایش می‌یابد . در این مفهوم ، محافظه کاری یک مکانیزم قراردادی کارآمد محسوب می شود . به نظر واتز تفسیر قراردادی با اهمیت ترین تفسیر محافظه کاری است زیرا اصلی ترین منبع محافظه کاری بشمار می رود. اگر چه تفسیر قراردادی از نظر ادبیات تأکید بر قرارداد بین طرفهای قرارداد (مانند قرارداد بدهی و قرارداد پاداش مدیریت) دارد ، اما گستره این تفاسیر به داخل سازمان (مانند حسابداری مدیریت و سیستم کنترلی) نیز مربوط می شود.

۲-۲-۱-۴-۲ تفسیر دعاوی قضایی

بیور[۲۱] (۱۹۹۳) و واتز[۲۲] (۱۹۹۳) هر دو به کارگیری محافظه کاری در فعالیت های مربوط به اوراق بهادار را مناسب می دانند. دلیل این امر ‌به این خاطر است که دعاوی حقوقی بیشتر به دلیل بیشتر از واقع نشان دادن عایدات و دارایی ها ایجاد می شود ، تا کمتر از واقع نشان دادن آن ها. کلاگ دریافت که دعاوی حقوقی خریداران اوراق بهادار علیه حسابرسان و واحدهای اقتصادی بیشتر از دعاوی حقوقی مربوط به فروشندگان اوراق بهادار می‌باشد ، که نسبت آن ۱۳ به ۱ است . از زمانی که حسابرسان و مدیران دریافتند که هزینه های دعاوی قضایی مربوط به بیشتر شناسایی کردن عایدات و دارایی ها بیشتر از هزینه های مربوط به کمتر شناسایی کردن آن ها می‌باشد ، اشتیاق بیشتری برای کمتر شناسایی کردن آن ها یافتند (واتز ۲۰۰۳).

۲-۲-۱-۴-۳ تفسیر مالیاتی

از آنجا که درآمد مشمول مالیات و روش های محاسبه درآمد مشمول مالیات، به سود گزارش شده وابسته است، در نتیجه محاسبه سود نیز تحت نفوذ و تحت دستکاری بوده است. واتز و زیمرمن[۲۳] (۱۹۷۹) می‌گویند قبول استهلاک به عنوان یک هزینه در آمریکا به دلیل الزام قانون مالیات بر درآمد شرکت ها ، مصوب خزانه داری آمریکا بوده است که ‌بر اساس آن استهلاک باید به عنوان یک هزینه ، در صورت های مالی ثبت و گزارش شود.

گنتر و همکاران او (۱۹۷۷) عنوان می‌کنند که درآمد مشمول مالیات هنوز هم تحت تأثیر روش های حسابداری است ، البته به غیر از روش های استهلاک . فورد و همکاران (۲۰۰۱) نیز در تحقیق خود عنوان کردند که مالیات ها انگیزه هایی را برای شرکت ها فراهم می آورند که به موجب آن ، شرکت ها سود حسابداری را به گونه ای گزارش می‌کنند تا تشویق مالیاتی دریافت کنند . تا زمانی که شرکت سودآور است ، درآمد مشمول مالیات دارد . ارتباط و وابستگی بین درآمد مشمول مالیات و سود گزارش شده انگیزه انتقال سود را به دوره های آتی فراهم می آورد ، با انتقال سود به دوره های آتی ارزش مالیاتها کاهش می‌یابد . رابطه بین سود گزارش شده و درآمد مشمول مالیات در تعدادی از شرکتهایی که به دنبال استرداد مالیات اضافی پرداخت شده خود به دلیل تقلب و فریب در گزارش سود حسابداری انجام داده‌اند ، مشاهده شده است . در این گونه موارد به واسطه گزارش بیش از واقع سود از محافظه کاری تخطی شده است . در موارد تقلب در گزارشگری سود ، ملاحظات گزارشگری بر ملاحظات مالیاتی اولویت دارد.

۲-۲-۱-۴-۴ تفسیر قانونگذاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...