جانیس لوفتوس، سامانتا سین (۱۹۹۷)” نقش تعهدات جاری و غیر جاری در ارتباط با بازده سهام و درآمد” را بررسی کردند. آن ها در این مطالعه نقش تعهدات در ارتباط با سود سهام و درآمد را برای فاصله یک تا چهار سال، بررسی کردند . آن ها چنین استدلال کردند که نقش تعهدات جاری و غیر جاری متفاوت است. نتایج نشان دادند که تعهدات، وابستگی بین بازده سهام و درآمد را استحکام می بخشند و آن ها بیشتر برای فاصله های زمانی کوتاه مهم هستند. علاوه بر این، تعهدات غیر جاری، نقش برجسته ای در ارتباط بین بازده سهام و درآمد بازی می‌کنند، مادامی که تاثیر تعهدات جاری برای کلیه فاصله های زمانی بررسی شده، ناچیز است.

استارک (۱۹۹۷): مطالعه این محقق در بر گیرنده رابطه بین متغیرهای سه گانه ارزش دفتری هر سهم، سود هر سهم و سود نقدی هر سهم از یک سو و ارزش بازار سهام از سود دیگر بوده است و به روش رگرسیون خطی مشخص گردید که سود هر سهم و ارزش دفتری هر سهم رابطه معنا داری با ارزش بازار سهام دارند.

“ارزش مرتبط درآمد و جریانات نقدی: بر اساس شواهدی از ژاپن” عنوان تحقیق آندرس چاریتو و کولین کلاب (۲۰۰۲) بود. این مقاله، گسترش در حال رشد ادبیات تجربی رابطه بین درآمد، جریانات نقدی با بازده حقوق صاحبان سهام را با بهره گرفتن از مجموعه ایی از داده های ۶۶۶۲ شرکت ژاپنی، بین سال های ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۳ را مورد بررسی قرار داده است. این مقاله شواهد تجربی ارائه می‌کند مبنی بر اینکه (۱) جریانات نقدی (درآمد) از محتوای اطلاعاتی بالاتری نسبت به درآمد (جریانات نقدی) در توضیح بازده حقوق صاحبان سهام برخوردار است و (۲) جریانات نقدی (درآمد)، نقش مهم تری (کمتری) را در بازار، هنگامی که درآمدها ناپایدار هستند، بازی می‌کنند.

بیور و همکاران (۲۰۰۴): مربوط بودن اجزای نقدی و تعهدی سود به ارزش شرکت را مورد بررسی قرار دادند. در این تحقیق بخش تعهدی سود به چهار جزء تقسیم شده است. یافته های تحقیق نشان می‌دهد، با در نظر گرفتن سود غیر عادی و ارزش بازار شرکت به عنوان متغیرهای وابسته، تفکیک بخش تعهدی سود به اجزای تشکیل دهنده آن باعث کاهش خطای پیش‌بینی ارزش بازار شرکت می شود.

دیچاو و همکاران (۲۰۰۴): ان محققین پایداری و قیمت گذاری اجزای نقدی سود را مورد بررسی قرار دادند. آن ها اجزای نقدی سود را به سه جزء مانده وجوه نقد، وجوه نقد پرداختی به اعتباردهندگان و وجوه نقد پرداختی به سهام‌داران تجزیه کردند و دریافتند اجزاء پایدارتر سود که در این تحقیق وجوه پرداختی به سهام‌داران بود، رابطه معنی داری با قیمت سهام دارد.

رفیق بن آید (۲۰۰۶): این مطالعه مربوط بودن سودهای حسابداری و محتوای اطلاعاتی اجزای آن در ارزشیابی واحدهای تجاری در بازار بورس اوراق بهادار تونس را بررسی ‌کرده‌است. در این پژوهش اجزای سود شامل سود خالص، سود عملیاتی، سود قبل از مالیات، اقلام غیر مترقبه، مالیات بر درآمد و اقلام تعهدی بودند که به همراه جریان های نقدی عملیاتی مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان می‌دهد که جریان های نقدی عملیاتی و تعهدات مقادیر نا مربوط هستند ولی سود خالص، سود عملیاتی، سود قبل از مالیات و اقلام غیر مترقبه برای ارزشیابی واحد تجاری مربوط هستند.

بروچت، نام و رونن (۲۰۰۸): این مطالعه به بررسی نقش مؤلفه‌ های سوددهی در پیش‌بینی جریان نقدی آینده می پردازد. عنوان تحقیق آن ها نقش سیستم تعهدی در پیش‌بینی جریان های نقدی آینده و بازدهی سهام بود.

آن ها دریافتند که سهم میانگین و میانه سیستم تعهدی به ازای خطاهای مطلق پیش‌بینی نسبت به CFO تنها که CFO تجمعی و جریان های نقدی آزاد را در طی یک تا هشت دوره سه ماهه پیش‌بینی می‌کند، کوچک تر است. در حالی که عموماً تفاوت ها از نظر آماری معنی دار هستند، اندازه آن ها کوچک است، سیستم تعهدی میانه خطای مطلق پیش‌بینی را از CFO تنها تا کمتر از ۸ درصد خطا کاهش می‌دهد. هنگامی که پیش‌بینی هم زمان یا ربع بعدی ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به عنوان نماینده تمام (مورد انتظار) جریان نقدی آینده انجام می‌گیرد، سیستم تعهدی به وضوح درگیر می شود. در واقع، میانگین و میانه خطاهای مطلق پیش‌بینی تا بیش از ۵٪ کل دارایی هنگامی که سیستم تعهدی به عنوان یک عامل پیش‌بینی کننده شمرده می شود کوچکتر است. این نتایج نشان دهنده که اهمیت ارزیابی توانایی پیش‌بینی سیستم تعهدی برای جریان نقدی آینده توسط اندازه گیری متغیر پیش‌بینی شده در طی یک افق به اندازه طولانی کافی است.

بارون و مات (۲۰۰۸) به بررسی سه جزء سود شامل: اجزای تعهدی مستقل از اجزای نقدی سود، اجزای نقدی سود مستقل از اجزای تعهدی و اجزای نقدی و تعهدی مرتبط با هم پرداختند. نتیجه پژوهش نشان داد که سرمایه گذارانی که با تعاریف مذکور در آن پژوهش آشنا شده بودند و انتظار می‌رفت که به درستی تفاوت میان اقلام مختلف سود را تشخیص دهند، در قیمت گذاری اجزای نقدی و تعهدی مربوط به هم اشتباه کرده‌اند البته بر خلاف سایر سرمایه گذاران، سرمایه گذاران آگاه اجزای نقدی مستقل از اجزای تعهدی را درست قیمت گذاری کرده‌اند و همه سرمایه گذاران (اگاه و ناآگاه نسبت به تعاریف اجزای سود ارائه شده در پژوهش فوق) در ارتباط با اجزای نقدی اشتباه نکرده اند.

جی – جانگ، وون (۲۰۰۹): ارتباط ارزش دفتری، سوددهی و جریان های نقدی: شواهدی از کره جنوبی عنوان مقاله این محقق بود. هدف از این مقاله بررسی ارتباط ارزشی نسبی ارزش دفتری، سوددهی و جریان نقدی در قیمت های تضمینی است. و به مشاهده تغییرات ارتباط ارزشی در طول دوره ۲۰۰۵ – ۱۹۹۴ در بازارهای سهام کره می پردازند (۴،۸۶۵ مشاهدات شرکت در سال).

این مقاله سه فرضیه را می آزماید: نخست آنکه ارزش دفتری، ارتباط ارزشی بیشتری نسبت به سوددهی و جریان های نقدی دارد. دوم، ارتباط ارزشی ارزش دفتری، سوددهی و جریان های نقدی کاهش یافته است. برای آزمودن دقیق این فرضیه، این مقاله به بررسی این فرضیه فرعی می پردازد که وقتی شرکت ها سوددهی منفی و مدیریت سوددهی دارند، ارتباط ارزشی سوددهی کاهش و ارزش دفتری و جریان های نقدی افزایش می‌یابد. سوم، ترکیب ارتباط ارزشی ارزش دفتری و سوددهی کاهش و ارزش دفتری و جریان های نقدی افزایش می‌یابد. برای بررسی این فرضیه، این مقاله این فرضیه فرعی را می آزماید که وقتی شرکت ها سوددهی منفی و مدیریت سوددهی دارند ترکیب ارتباط ارزشی سوددهی و ارزش دفتری کاهش و ارزش دفتری و جریان های نقدی افزایش می‌یابد.

نتایج نشان می‌دهد که ارزش دفتری دارای ارتباط ارزشی بیشتری از جریان های نقدی و سوددهی است و ترکیب ارتباط ارزشی ارزش دفتری و جریان های نقدی در طول دوره ۲۰۰۵- ۱۹۹۴ افزایش یافته است. از سویی دیگر، سوددهی برخلاف جریان های نقدی هیچ ارتباط ارزشی را نشان نمی دهد. افزون بر این ترکیب ارتباط ارزشی ارزش دفتری/ جریان های نقدی محتوای اطلاعاتی بیشتری فراتر از سوددهی/ ارزش دفتری دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...