ازآن به” ) ناهاپیت” و” گوشال)” ۱۹۹۸), به طور موازی اشاره دارد به آنچه که” لیندنبرگ “(۱۹۹۶)ازآن به عنوان جنبه رفتاری سرمایه اجتماعی یاد می‌کند.

مهمترین جنبه‌های این بعد از سرمایه اجتماعی عبارتند از اعتماد و قابلیت اعتماد، هنجارها، تعهدها وانتظارات، و هویت.

۲-۵ دیدگاه های مختلف سرمایه اجتماعی:

دیدگاه “پیربوردیو”

بوردیو سرمایه اجتماعی را یکی از اشکال سرمایه می‌داند. سرمایه از نظر او سه شکل بنیادی دارد: سرمایه اقتصادی که قابلیت تبدیل به پول را دارد و می‌تواند به شکل حقوق مالکیت نهادینه شود، سرمایه فرهنگی که در برخی شرایط به سرمایه اقتصادی بدل می شود و به شکل کیفیات آموزشی نهادینه می‌گردد و سرمایه اجتماعی که از الزامات اجتماعی (پیوندها) ساخته شده است، و تحت برخی شرایط به سرمایه اجتماعی تبدیل می شود و ممکن است در شکل عنوان اشرافی نهادینه شود. او ‌به این نکته که ایجاد و اثربخشی سرمایه اجتماعی بستگی به عضویت در یک گروه اجتماعی دارد که اعضای آن مرزهای گروه را از طریق مبادله اشیا و نمادها بنیان نهاده اند فرد با عضویت در گروه در مالکیت شبکه با دوامی از روابط نهادی شده بین افراد که در خود منابع بالقوه و بالفعلی (سرمایه اجتماعی) برای او دارد شریک می شود. او با این شیوه استفاده از سرمایه اجتماعی، نوعی توپولوژی اجتماعی را فراهم می‌کند که در آن موقعیت افراد با توجه به داشته های آن ها از سرمایه های موجود اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مشخص می شود.

دیدگاه “جیمز کلمن”

“کلمن”نیز مفهوم سرمایه اجتماعی را از اقتصاد جامعه شناسی آورد. او این شکل از سرمایه را مولد می‌داند و امکان دستیابی به هدف های معینی را که در نبود آن دست نیافتنی است، فراهم می‌سازد. کلمن سازمان اجتماعی را پدید آورنده سرمایه اجتماعی می‌داند. به زعم او سرمایه اجتماعی چیز واحد نیست بلکه انواع گوناگونی است که دوجنبه مشترک دارند: نخست، شامل جنبه ای از یک ساخت اجتماعی هستند و دوم کنش های معین افرادی را که در درون ساختار هستند تسهیل می‌کنند. سرمایه اجتماعی سبب می شود تا هزینه دستیابی به آن ها تنها با مصرف هزینه های زیاد امکان پذیر می شود. بدین گونه کلمن بر سودمندی سرمایه اجتماعی به عنوان منبعی برای همکاری، روابط دو جانبه و توسعه اجتماعی تأکید می ورزد. از نظر او عواملی که سبب ایجاد و گسترش سرمایه اجتماعی می‌گردند عبارتند از:

دیدگاه “کلمن لوری”

چهارمین منبع معاصر ‌در مورد سرمایه اجتماعی، اثری از اقتصاد دانی به نام گلن لوری است. لوری در بستر انتقاد از نظریه های نئوکلاسیک نابرابری نژادی درآمدی و تبعات سیاسی آن نظریه ها به مفهوم سرمایه اجتماعی رسیده. لوری استدلال می‌کند که نظریه های اقتصاد ارتدوکس، بیش از حد فرد گرایانه اند و منحصراًً به سرمایه انسانی انفرادی و بر ایجاد می‌دانی هموار برای رقابت مبتنی بر چنین مهارت هایی توجه کرده‌اند. ممنوعیت های قانونی بر علیه سلیقه های نژادی کارفرمایان و اجرای برنامه های نابرابری ها از نظر لوری، به دو دلیل می‌توانند تا ابد ادامه یابند. دلیل اول فقر موروثی والدین سیاه پوست است که به شکل سطح نازل تر امکانات مادی و فقر فرصت های آموزشی به فرزندان شان انتقال خواهد یافت. دلیل دوم ارتباط ضعیف کارگران سیاه پوست به بازار کار و بی بهره بودن آنان از اطلاعات درباره فرصت هاست.

بخش دوم

۲-۶ تعالی سازمانی

تعریف تعالی:

تعالی در لغت به معنی بلند شدن و برتر شدن می‌باشد. تعالی سازمانی به معنای تعهد سازمانی به رشد و توسعه پایدار و دایمی سازمان در جهت کسب رضایت مشتری و افزایش مستمر سودآوری در یک محیط ملی فراگیر و حمایت کننده می‌باشد. تعالی سازمانی تابع شرایط خاص، فرهنگ، محیط داخلی و خارجی کسب و کار، ویژگی نیروی انسانی سازمان، نقاط قوت و ضعف، قرصت ها و تهدیدهایی است که سازمان را در برگرفته است، در یک کلام، مسیر برتری تعالی سازمانی، شناسایی، تشخیص، توسعه و گسترش موفقیت در یک سازمان است (بیک زاد، ۱۳۸۸).

تعالی از دید افراد مختلف معانی متفاوتی دارد. به گونه ای که هر یک از ‌گروه‌های کارمندان، مدیران و مشتریان یک سازمان تعبیر خاص خودشان را از سازمان متعالی می‌کنند. کارمندان، تعالی سازمان را در نظام حقوقی مناسب و امکانات رفاهی می دانند. مدیران تعالی را داشتن اهداف بلند مدت و راهکارهای مناسب برای رسیدن به آن ها تعبیر می‌کنند. مشتریان نیز ارائه محصولات و خدمات مناسب در زمان مناسب را از ویژگی های یک سازمان متعالی می دانند و انتظار دارند که سازمان برای آن ها ارزش قائل شود و نیازهای آن ها را فراهم نماید. از طرفی همه ‌گروه‌های ذکر شده در یک جامعه زندگی می‌کنند. سازمان‌های ممتاز و برجسته واقعی، سازمان‌هایی هستند که کلیه نتایجی که به دست آورده اند و اطمینانی که از حفظ و نگهداری نتایج درآینده دارند در تلاش جهت رضایت مندی کلیه طرفهای دینفع قراردهند.

تعالی نیازمند تعهد رهبری وپذیرش مفاهیم بنیادی است، دسته ای ازقواعد کلی که ‌بر اساس ا ین قواعد سازمان رفتارها، فعالیت‌ها واولویت های خودرا شکل می‌دهد هنگامی که سازمان باین قواعد کلی را به حالت تکرار درمی آورد زمینه ارزیابی تعالی پایدار ایجاد می شود.

سازمان متعالی، به سازمانی گفته می شود که کیفیت خروجی های آن مورد رضایت مشتریان، مصرف کنندگان، کارکنان، سهام‌داران، تامین‏کنندگان و جامعه قرار داشته باشد. از نظر جامعه، سازمان متعالی سازمانی است که فعالیت های آن بر جامعه اثر مثبت بگذارد. به عبارت دیگر سازمان های متعالی سازمانی است که مسئولیت اجتماعی داشته باشد و در تبادل جامعه به وظایف خود عمل نماید. (جلوداری، ۱۳۸۴، ص ۴). بدون شک پیشرفت اقتصادی و اجتماعی یک کشور منوط به حضور سازمان های متعالی و پیشرفته است. در واقع جامعه متعالی نیازمند خلق سازمان های متعالی است. به عبارت دیگر اگر سازمان‌ها در قبال کلیه ذینفعان مسئولیت پذیر باشند در این صورت مجموعه ای از سازمان ها به صورت شبکه هایی پدید خاهند آمد و این شبکه ها سلولهای جامعه متعالی را خواهند ساخت. (همان، ص ۳)

مدل تعالی سازمانی. European Foundation or Quality Management (EFQM)

۲-۷ تاریخچه تعالی سازمانی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...