از جمله مواردی که کودکی بزه دیده موجب تشدید مرتکب می شود، می توان به ماده ۶۲۱ قانون اسلامی اشاره نمود. مطابق ماده فوق، هر کس به قصد مطالبه وجه یا مال، یا به قصد انتقام یا هر منظور دیگری، به عنف یا تهدید یا حیله یا به هر نحو دیگر، شخصاً یا توسط دیگری شخصی را برباید یا مخفی کند، به حبس از پنج تا پانزده سال محکوم خواهد شد و در صورتی که سن مجنی علیه کمتر از پانزده سال تمام باشد، مرتکب به حداکثر تعیین شده محکوم خواهد شد.[۹۷]

مقنن جزایی در مواردی، ارتکاب عملی را که فی نفسه جرم نیست، بر روی صغیر و غیر رشید جرم و قابل دانسته است؛ از جمله می توان به ماده ۵۹۶ قانون اسلامی اشاره کرد. این ماده برای شخصی که با بهره گرفتن از ضعف نفس افراد غیر رشید به ضرر آن ها، نوشته یا سندی اعم از تجاری یا غیر تجاری مثل سفته، برات، چک، حواله، قبض یا مفاصا حساب را تحصیل می کند که به نحوی موجب التزام غیر رشید یا برائت ذمه دیگری شود، علاوه بر جبران خسارت به حبس از شش ماه تا دو سال و جزای نقدی از یک میلیون تا ده میلیون ریال محکوم نموده است.

علاوه بر وجود مقرارت کیفری وحمایت های قانونگذارازکودکان بنظرمیرسد وجود پلیس های حمایتی خاص و بخصوص استفاده از کادرها ومشاوران زنان دلسوز وآموزش دیده در برخورد مناسب با کودکان بزه دیده وانجام حمایت های خاص بتواند در پیگشیری ازبزه دیدگی کودکان ‌موثر باشد.

ازکودک آزاری از جمله جرایم مهم و شایع علیه کودکان است که به دلیل مخفی ماندن آن از چشم پلیس و دستگاه عدالت ممکن است به طور مکرر از سوی سرپرستان کودک اتفاق می افتد. برای پیشگیری از تکرار جرم کودک آزاری، ایجاد قوانینی جهت گزارش دادن جرم کودک آزاری از سوی مطلعین، ایجاد نهادهای استاندارد جهت نگهداری کودکان بزه دیده و آموزش کارکنان و…از توسعه بزه دیدگی کودکان جلوگیری می‌کند. همچنین نحوه رفتار نهاهایی که کودکان بزه دیده به آنجا سپرده می‌شوند از اهمیت بالایی برخوردار است. کودک به سبب تخریب شخصیتی از خانواده جدا شده و برای اصلاح و بازپروری ‌به این نهادها سپرده می شود تا علاوه بر سازگاری مجدد از بزه دیدگی مجدد آن ها جلوگیری شود. اهمیت حمایت از کودک وقتی بیشتر می شود که به عدم توان کودک در حمایت از خویش بیاندیشیم. ‌بنابرین‏ به جاست کودکانی که یک بار مورد کودک آزاری و بزه دیدگی واقع شده اند و ثابت شده پدر و مادرانی خشن دارند مورد حمایت و نظارت بیشتری قرار گیرند و به سادگی از کنار بزه دیدگی آن ها نگذریم.

بزهکارانی که برای رسیدن به اهداف خود از کودکان استفاده می‌کنند باید متحمل اشد مجازات شوند؛ زیرا وقوع جرم از طرف کودک آسیب سنگینی بر روان کودک دارد. این دسته از کودکان یا بزهکاری را ادامه می‌دهند یا دچار آسیب روحی و روانی شدیدی می‌شوند که از موارد بزه دیدگی کودکان است.

نهادهایی که حمایت از طفل را بر عهده دارند در جهت کاهش آسیب های روحی و جسمی و جلوگیری از بزه دیدگی مجدد آن ها نقش بسزایی دارند. از جمله این نهادها می توان به مراکز ارائه خدمات پزشکی، روان پزشکی، روانشناختی،اجتماعی،اقتصادی و حقوقی اشاره کرد.به نظر می‌رسد این گونه مؤسسات باید تحت نظر قرار گیرند تا احتمال تخطی آن ها کاهش یابد.[۹۸]

از دیگر موارد بزه دیدگی مکرر کودکان، در برخورد با پلیس است؛ برخورد غیرمنطقی و غیرتخصصی باعث می شود کودک صدمات جبران ناپذیری ببیند. ‌بنابرین‏ وجود پلیس متخصص از اهمیت بالایی برخوردار است .[۹۹]توجه به بزه دیدگی و بزهکاری کودکان باعث ایجادشاخه نوینی در سیاست جنایی به نام سیاست جنایی افتراقی کودکان و نوجوانان گردید.[۱۰۰]

در مرحله تحقیق، تحقیق از طفل ازسوی پلیس باید به گونه ای باشد که باعث تشدید آلام روحی او نشود. به یاد آوردن ارتکاب جرم برای کودک بزه دیده آسیب های روحی و جسمی فراوانی دارد. ضبط صدای کودک بزه دیده برای جلوگیری از تکرار بازگویی صحنه جرم از طرف کودک و همچنین مجهز بودن تحقیقات از کودک بزه دیده به وسایل مدرن بسیار مؤثر است.

بعد از کشف جرم مرحله رسیدگی است که با ارجاع طفل به مراجع قضایی امکان بزه دیدگی مجدد او وجود دارد. سازوکارهایی که در این مرحله قابل بررسی اند عبارتنداز: ارجاع طفل به دادگاه کودکان، همراه داشتن وکیل و سرپرست طفل، توضیح مراحل قضایی به نحوی قابل فهم، تشویق کودک به همکاری با پلیس، تأمین مکانی امن برای دادرسی برای کودک، عدم انتشار نام و عکس کودک به خارج از دادگاه، ارجاع طفل و والدین به نهادهایی که به کودک کمک روانی، مالی و قانونی کنند، سرعت در دادرسی، استفاده از دوربین های مدار بسته و سایر تجهیزات مدرن، همچنین وضع آیین دادرسی ویژه کودکان در جهت حمایت از آن ها بسیار مؤثر است.

پیشگیری اجرایی نیز از تکرار بزه دیدگی کودکان در حین اجرای دستورات قضایی یا نهادهایی حمایتی که کودک به آنجا مراجعه می‌کند مربوط می شود لذا اجرای تصمیمات قضایی ازسوی پلیس آموزش دیده ازتکرار بزه دیدگی کودکان پیشگیری می‌کند.

بندسوم: پیشگیری ازتکرار بزه دیدگی سالمندان و ناتوانان

امروزه در گستره بزه دیده شناسی حمایتی با تخصصی شدن حمایت های ناظر بر بزه دیده رو به رو هستیم، به نحوی که بزه دیدگان آسیب پذیر از جمله سالمندان و ناتوانان به عنوان طیفی خاص از بزه دیدگان که نیاز به دیگران دارند مستحق دریافت حمایت متناسب با بزه دیدگیشان هستند و توجه بزه دیده شناسی را به خود معطوف داشته اند تا مکرراٌ مورد بزه دیدگی واقع نشوند.

سالمندان و ناتوانان به عنوان گونه ای خاص از بزه دیدگان هستند که نه تنها شرایط جسمی و ناتوانی آن ها را در معرض بزه دیدگی قرار می‌دهد، بلکه آسیب مضاعفی را در پی وقوع بزه متحمل می‌شوند. این مسئله حمایت عدالت کیفری را در راستای ارائه تمهیداتی برای حمایت از بزه دیده را دشوارتر می‌کند. مؤلفه های ترس در ناتوانان، سالمندان و بزه دیدگان بالا است و بیش از دیگران احساس ترس می‌کنند. ‌بنابرین‏ سزاست که متولیان امر در فرایند رسیدگی به جرم و درمان رفتاری توأم با همدردی و عاری از هر گونه ترحم در پیش گیرند.

برقراری تعامل صحیح با سالمندان و ناتوانان نیازمند آموزش قضات و در نتیجه استفاده از ضابطینی تخصصی است در برخورد با این طیف از بزه دیدگان در جهت جلوگیری از بزه دیدگی مجدد آن ها است. بازتاب رفتار صحیح با سالمندان و ناتوانان را می توان در تمایل مشارکت آنان در همکاری با پلیس و دستگاه قضایی مشاهده کرد. ‌بنابرین‏ ناتوان و سالمند فقط خود را دلیلی برای اثبات جرم نمی بیند بلکه نسبت به ایفای نقشی مشارکتی و فعالانه در نظام عدالت کیفری ترغیب می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...