با آغاز صدرات خواجه نظام الملک روند توسعه مدارس،بیش از پیش صورت پذیرفت. به خصوص که نظام الملک برای هر یک از مدارس جدیدالتأسیس_ نظامیه_ دهات، بازار، گرمابه و مستغلات دیگر وقف کرد که از در آمد آن مخارج مدرسه و حقوق مدرسین و کارکنان تأمین گردید. به این ترتیب در اکثر شهر های ایرانی مدارسی بر پا شد و بر اثر آن زبان و ادبیات فارسی و عربی، علوم ریاضی، تاریخ و فلسفه و طب، خصوصاً” علوم دینی رواج بسیار حاصل کرد و کتاب های عدیده ای تألیف و تصنیف شد(همان منبع).
۲-۸- آموزش عالی در تاریخ معاصر ایران
با آغاز سبز فایل ارتباطات ایران و کشورهای اروپایی و انعکاس نظریات و دستاوردهای نهادهای تمدنی نو در ایران،اندیشه تأسیس مراکز نوین آموزش عالی در عصر قاجار شکل گرفت.نقطه شروعی که برای این مهم می توان یافت،تصمیم میرزا تقی خان امیر کبیر به تأسیس دارالفنون در سال ۱۲۲۷ ه.ش است(سایت راسخون،۱۳۸۹).
دارالفنون که برای پرهیز از رقابت های روس و انگلیس در آن زمان به شیوه فرانسوی در تعلیم روی آورد، برای آموزش :” شیمی،فیزیک،دواسازی فرنگی،گیاه شناسی، جغرافیا،معدن شناسی،ریخته گری،علم حساب به آیین جدید فرنگ،علم و عمل نقشه کشی،علوم نظامی،ساختن انواع راه ها،علم و عمل عکس و پزشکی فرنگی”، بنا نهاده شد و از استادان خارجی و ایرانی بهره گرفت.(سایت راسخون،۱۳۸۹).
به دلیل بسیاری از عوامل سیاسی،اجتماعی و فرهنگی پیشرفت آموزش عالی در ایران،علی رغم پیشینه درخشان آن در قیاس با جوامع مشابه مثل: مصر و ترکیه عثمانی با روال کندی ادامه یافت، به حدی که تنها چند مؤسسه آموزشی تخصصی دیگر،طی پنجاه سال بعد از دارالفنون تأسیس شد.(مدارس نظام، زبان، کشاورزی و علوم سیاسی). (سایت راسخون،۱۳۸۹).
از نظر نحوه اداره آموزش عالی،” وزارت علوم” به سال ۱۲۷۲ ایجاد شد و علی نقی میرزا،اعتضاد السلطنه به این سمت منصوب گردید. وی مدت بیست و دو سال متوالی این مسولیت را عهده دار بود(سایت راسخون،۱۳۸۹).
در سال ۱۳۰۰ قانون شورای عالی معارف به تصویب رسید که این قانون نقطه عطفی در تاریخ تشکیلات وزارت معارف به شمار میرفت. بر اساس این قانون شورا با هدف توسعه دوایر علوم و اشاعه معارف و فنون و رفع نقائص تحصیلات علمی و فنی دایر گردید. به تدریج مدارس عالی مختلف از دستگاه های اجرایی مربوط منتزع شده و زیر نظارت وزارت معارف در آمدند.کلیه امور مربوط به: تحصیلات، اساسنامه، نظامنامه و دیگر مسائل مربوط به مؤسسات آموزش عالی در شورای عالی معارف مورد بحث و برررسی قرار می گرفت و تصمیمات شورا لازم الاجرا بود(سایت راسخون،۱۳۸۹).
از آن پس الفاظ دانشکده به مفهوم هر شعبه از مدارس عالی و دانشگاه به مفهوم مجموع شعب عالیه برای نخستین بار در قانون تأسیس دانشسراهای مقدماتی و عالی معرفی گردید. با تصویب قانون اجازه تأسیس دانشگاه در تهران (۱۳۱۳) دانشگاه به عنوان مرکز ثقل آموزش عالی ایران شناخته شد(همان منبع).
در ادامه توسعه روز افزون مراکز آموزشی بالاتر از سطح متوسطه و در جهت تفکیک آموزش عالی از آموزش متوسطه و ابتدایی در سال ۱۳۴۴ شورای مرکزی دانشگاه ها به منظور رسیدگی به امور دانشگاه های ایران و کلیه مؤسسات آموزش عالی و ایجاد هماهنگی بین آن ها تشکیل شد(سایت راسخون،۱۳۸۹).
با توجه به اهمیت نقش آموزش عالی و نیز تنوع و گستردگی آموزش های عالی و تخصصی،در بهمن ماه ۱۳۴۶ یعنی دو سال پس از تصویب قانون تأسیس شورای مرکزی دانشگاه ها،قانون تأسیس وزارت علوم و آموزش عالی به تصویب رسید(همان منبع).به این ترتیب نهاد ویژه دولتی برای حل مسائل فرهنگی و علمی نظام آموزش عالی کشور به طور مجزا به وجود آمد تا برای تحقق اهداف زیر آغاز به کار کند:
۱- صدور اجازه تأسیس و توسعه مؤسسات آموزش عالی و نظارت بر آن ها.
۲- تعیین هدفهای علمی و تحقیقاتی و آموزشی و تنظیم برنامه های لازم.
۳- توسعه و ترویج علوم و فنون از طریق ایجاد یا تجهیز مراکز تحقیقاتی و علمی و تشویق و ارشاد پژوهش های جمعی و فردی.
۴- تعیین خط مشی آموزش کشور و تمرکز برنامه ریزی در امر آموزش ملی و اعزام دانشجویان به خارج از کشور.
با تصویب این قانون کلیه وظایف و اختیارات وزارت آموزش و پرورش در شورای مرکزی دانشگاه ها و هیئت های امنا به وزارت علوم و آموزش عالی محول گردید. استقلال آموزش عالی از آموزش و پرورش به دلیل توسعه تشکیلات و سازمان ها و لزوم توجه بیشتر به تربیت نیروی انسانی برای اداره این گونه تشکیلات صورت گرفت(سایت راسخون،۱۳۸۹).
۲-۹- آموزش عالی پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در اسفند ماه ۱۳۵۷ با تغییر در سازمان و تشکیلات ، مجددا” دو وزارتخانه فرهنگ و هنر و علوم و آموزش عالی در یکدیگر ادغام شده و با نام وزارت فرهنگ و آموزش عالی به انجام امور پرداخت. به دنبال آن،طرح ادغام مؤسسات آموزش عالی به مورد اجرا گذاشته شد و به موجب آن: ۵۳ دانشگاه، دانشکده و مؤسسه آموزش عالی در قالب ۴ مجتمع دانشگاهی فنی و مهندسی، ادبیات و علوم انسانی، علوم اداری و بازرگانی و هنر سازماندهی شدند(سایت راسخون،۱۳۸۹).
پس از انقلاب فرهنگی بر اساس تصمیم شورای انقلاب اسلامی با تعطیلی مؤسسات آموزش عالی در سال ۱۳۵۹، حضرت امام خمینی(ره) به تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی فرمان دادند،در این فرمان به ستاد مذبور مسئولیت داده شده بود که از افراد صاحبنظر و متعهد،استادان مسلمان و دانشجویان متعهد و با ایمان و دیگر قشر های تحصیل کرده و مومن به جمهوری اسلامی دعوت نمایند تا شورایی تشکیل دهند و در زمینه برنامه ریزی رشتههای مختلف و خط مشی فرهنگی آینده دانشگاه ها بر اساس فرهنگ اسلامی و انتخاب و آماده ساختن استادان شایسته متعهد و آگاه و دیگر امور مربوط به انقلاب آموزشی اسلامی اقدام نمایند.به این ترتیب ستاد انقلاب فرهنگی با تشکیل کمیته های برنامه ریزی در شعب مختلف علوم آغاز به کار کرد(سایت راسخون،۱۳۸۹).
۲-۱۰- مدارس عالی
۲-۱۰-۱- تأسيس دارالفنون
آشنائی ایران با تمدن جدید در عهد صفویه آغاز گردید و معارف جدید اروپایی به مفهوم مجموعه علوم، صنایع، هنر و آداب و رسوم ممالک مترقی آن خطه به ایران وارد شد.با زیاد شدن ارتباط ایران با اروپا راه انتشار معارف جدید در ایران بیش از پیش هموار گردید و تأسیس مدارسی که سبکی متفاوت از مدارس سنتی ایران داشت و مواد درسی جدیدی به شیوه های بدیع و تازه تدریس می نمود و غالبا” توسط کشیش های خارجی و با هدف های خاص مذهبی-سیاسی تأسیس یافته بود،سر آغازی بر تحول آموزش و پرورش در ایران گردید(سایت راسخون،۱۳۸۹).
مهم ترین اقدامی که در جهت تأسیس مدارس جدید به سبک مدارس اروپایی در ایران صورت گرفت،کوششی بود که از طرف امیر کبیر برای تأسیس دارالفنون انجام شد (۱۲۲۸ ه.ق) « او که ترتیبات زندگی و معارف جدید را به اجمال در مدت اقامت کوتاه خود در روسیه و مأموریت طولانی خویش در کشور عثمانی دیده و در جریان کارهای اداری ، احتیاج ایران را به افراد کاردانی که از معارف جدید با اطلاع باشند، دریافته بود،به تأسیس دارالفنون همت گماشت».(همان منبع).
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 09:22:00 ب.ظ ]
|