کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب

 



[pr’Ø] fr¦z: فراز، جلو
پیشوند فعلی، صفت، به صورت قید هم گاهی به کار می‌رود.
ایرانی باستان: *fr¦nk-. سنسکریت: pr¦¤c-pr¦c-. اوستایی: fraØa"قید” (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۹۷۸). فارسی میانه: fr¦z، پهلوی اشکانی: fr¦¹ (بویس، ۱۹۷۷: ۳۸). پازند: fr¦z، فارسی نو: far¦z (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۷۴). ۶
[prznd] frazand: فرزند
اسم
اوستایی: frazanti- (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۱۰۰۴). فارسی میانه و پهلوی اشکانی: frazend (بویس، ۱۹۷۷: ۴۱). پهلوی: farzand- (هرن، ۱۹۷۴: ۱۸۱). پازند: frazand-,farzand- و فارسی نو: farzand- (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۷۸). ۴۴، ۴۵، ۴۶
[plytwn] Fr§d©n: فریدون
اسم خاص
اوستایی: θra§taona- (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۷۹۹). ۱۲
g
[g’s] g¦h: گاه، زمان
اسم
فارسی باستان: g¦θu- (کنت، ۱۹۵۳: ۱۸۳). اوستایی: g¦tu- (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۵۱۸). فارسی میانه مانوی و پهلوی اشکانی: g¦h (بویس، ۱۹۷۷: ۴۱). پهلوی: g¦s (هرن، ۱۹۷۴: ۱۹۹). پازند و فارسی نو: g¦h (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۸۰). ۴۷
[gn’k'mynwk] gan (n)¦g m§n©g: مینوی بد، مینوی زننده (لقبی برای اهریمن)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اسم مرکب: gan- (ریشه: “زدن") + -¦g (پسوند سازنده‌ی صفت فاعلی) + m§n©g (اسم)
نک. m§n©g و در مورد ریشه gan- نک. zad§d.
اوستایی: m§n©ī-, mainyu-, mainyava- (هرن، ۱۹۷۴: ۲۲۷). ۳۷
[KNgdc] gang-diz: گنگدز
اسم خاص. پهلوی: kang diz.
gang:
اوستایی: kangha- (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۴۳۷).
diz:
سنسکریت: dhī-: “دیوار” (کنت، ۱۹۵۳: ۱۹۱)؛ diz: قلعه (بویس، ۱۹۷۷: ۳۹). فارسی باستان: did¦- (کنت، ۱۹۵۳: ۱۹۱). اوستایی: da§z- (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۶۷۳)؛ daeza- (هرن، ۱۹۷۴: ۱۲۵). فارسی میانه و پهلوی اشکانی ترفانی: dyz (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۶۴). فارسی نو: -diz. 29
[glwtm’n] gar©dm¦n: گرودمان، بهشت برین
اسم
اوستایی: ریشه‌ی gar-5gar©.dÆm¦na-/gar©.nm¦na-: “خانه‌ی بهشت” (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۵۱۲). پهلوی اشکانی: garÛm¦n (بویس، ۱۹۷۷: ۴۲). ۲۱، ۲۳، ۳۹
[g’ywkmlt] Gay©mard: کیومرث، اولین انسان
اسم خاص
اوستایی: gay©marÆtan-: “زندگی میرنده” (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۵۰۳). فارسی میانه: Gehmurd (بویس، ۱۹۷۷: ۴۳). پازند: Gay©mard. فارسی نو: Gayªmart (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۸۲). ۱۹،۵،۴
[gyh’n] g§h¦n: کیهان، جهان
اسم
از ریشه‏ی gay-: “زندگی کردن” (در مورد این ریشه نک. zīwistan). از صورت اوستایی: ga§θ¦n¦m که حالت اضافی جمع واژه ga§θ¦- است (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۴۷۶). فارسی باستان: gaiθ¦- (کنت، ۱۹۵۳: ۱۸۲). پهلوی اشکانی ترفانی: g§h¦n (بویس، ۱۹۷۷: ۴۳). پازند: g§h¿ (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۸۲). فارسی نو: jih¦n,gih¦n, g§h¦n: “کیهان، گیهان". ۴۷،۳۴،۱۲،۱۰،۹،۷،۴
[gyh’nyk’n] g§h¦nīg¦n: جهانیان، عالمیان
اسم جمع: g§h¦nīg + ¦n
نک. g§h¦n. 2
[glptn’ OHDWN-tn’] griftan: گرفتن، ستاندن، اندازه‌گیری کردن
مصدر. grift- (ماده‌ی ماضی) + -an (پسوند مصدرساز). ماده‌ی ماضی: grift و ماده‌ی مضارع gīr-.
ایرانی باستان: ریشه‏ی: *grab-: “گرفتن” (چئونگ، ۲۰۰۷: ۱۱۹). هند و اروپایی: ریشه‏ی *ghreb-: “گرفتن” (پوکرنی، ۱۹۵۹: ۴۵۵). سنسکریت: ریشه‏ی gra (b)h-1: “گرفتن، به دست آوردن” (مایرهوفر، ۱۹۸۶: ۵۰۵). فارسی باستان: ریشه‌ی grab-: “گرفتن” (کنت، ۱۹۵۳: ۱۸۳). اوستایی: ریشه‏ی grab-: “گرفتن” (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۵۲۶). فارسی میانه ترفانی: gīr- (ماده‌ی مضارع)، grift- (ماده‌ی ماضی) (هنینگ، ۱۹۷۷: ۲۰۵)؛ پهلوی اشکانی ترفانی: grīw- (ماده‌ی مضارع)، grift- (ماده‌ی ماضی) (گیلن، ۱۹۶۶: ۸۹). فارسی میانه کتیبه‌ای و پهلوی اشکانی کتیبه‌ای: gīr- (ماده‌ی مضارع)، grift (ماده‌ی ماضی) (ژینیو، ۱۹۷۲: ۲۹). پازند: gīr, griftan (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۸۴). فارسی نو: گرفتن، گرفت، گیر.
[OHDWN-yt] gīr§d: “می‌گرفت، می‌ستاند، جلوگیری می‌کرد". فعل مضارع اخباری سوم شخص مفرد. ۳۰
[BSLYA] g©øt: گوشت
اسم
اوستایی: gav- (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۵۰۴). فارسی میانه مانوی: pit- (بویس، ۱۹۷۷: ۷۷). پازند: g"sht (رضایی باغ‌بیدی، ۱۳۹۱: ۱۰۸). فارسی نو: g©øt (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۸۴). ۴۱۲
[gl’myk-tl] gr¦mīg-tar: گرامی‏تر
صفت تفضیلی: gramīg (صفت) + -tar پسوند صفت تفضیلی‏ساز
اوستایی: ریشه‏ی gar-2 (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۵۱۲). فارسی میانه: gr¦mīg (بویس، ۱۹۷۷: ۴۲). پازند gar¦mī مشتق از *garamna->*gar¦m (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۸۱). ۱
[gyw’k] gy¦g: جای
اسم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-09-27] [ 09:44:00 ب.ظ ]




گاو شیرده
۲-۱۲-۲-۱ استراتژی‌های الگوی BCG
بر حسب وضعیت شاید بتوان چهار استراتژی اساسی زیر را تدوین کرد :
- ایجاد سهم بازار:
این استراتژی، برای علامت‌سؤال‌هایی مناسب است که برای ستاره شدن باید سهم خود را افزایش دهند. برای پاره‌ای از زمینه‌های تجاری، ممکن است لازم باشد سودهای کوتاه‌مدت نادیده گرفته شوند تا سهم بازار و منافع بلندمدت آینده به دست آید.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

- حفظ سهم بازار:
این استراتژی برای گاوهای شیرده که از وضعیت نیرومندی در سهم بازار برخوردارند مناسب است. درآمدی که توسط گاو شیرده بالغ تولید می‌شود، برای پشتیبانی از دیگر زمینه‌های تجاری و تاٌمین سرمایه برای زمینه‌های تجاری جدید حیاتی است. به هر حال، ایجاد سهم برای گاو شیرده احتمالاً بیش از آن بالا خواهد بود که بتواند استراتژی سودآوری باشد.
- درو کردن:
برداشت یا “شیردوشی” کوتاه مدت و هرچه بیشتر سرمایه از یک زمینه تجاری، حتی در صورتی که سهم بازار سیر نزولی یابد. گاوهای شیرده ضعیفی که به نظر نمی‌رسد آینده‌ای امیدبخش داشته باشند. مثل علامت‌ سؤال و سگ‌ها کاندایدهای خوبی برای درو کردن هستند(سیروس و صبور طینت، ۱۳۸۷).
- رها کردن:
رها کردن شامل فروش یا تصفیه یک زمینه تجاری است به سبب آن که منابع تخصیص داده شده به آن می‌توانند به‌گونه‌ای سودآورتر در زمینه‌های تجاری دیگر سرمایه‌گذاری شوند. این استراتژی برای سگ‌ها و علامت سؤال‌هایی مناسب است که ارزشی برای سرمایه‌گذاری برای بهبود وضعیت‌شان نیست.
۲-۱۲-۳ ماتریس داخلی و خارجی
ماتریس داخلی و خارجی بخش های مختلف سازمان را در نه خانه قرار می دهد. این ماتریس که در شکل ۲-۷ نشان داده شده است با ماتریس گروه مشاوران بستن مشابه است، زیرا هر دو ماتریس واحدهای مختلف سازمان را به صورت نمودار ارائه می کنند؛ به همین جهت هر دو ماتریس را مجموعه دارایی های سازمان می نامند. همچنین اندازه یا بزرگی هر دایره نشان دهنده درصد فروش هر واحد و بخش هاشور زده نشان دهنده درصد سود هر واحد به کل سازمان در هر دو ماتریس داخلی و خارجی و ماتریس گروه مشاوران بستن است. ماتریس داخلی و خارجی براساس دو بعد اصلی قرار دارد: جمع نمره های نهایی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی که بر روی محور X ها نشان داده می شود و جمع نمره های نهایی ماتریس ارزیابی عوامل خارجی که بر روی محور Y ها نوشته می شود.
در ماتریس داخلی و خارجی جمع نمره های نهایی، روی محور X ها از ۱ تا ۱٫۹۹ نشان دهنده ضعف داخلی سازمان است؛ نمره های ۲ تا ۲٫۹۹ نشان دهنده این است که شرکت در وضع متوسط قرار دارد و نمره های ۳ تا ۴ بیانگر قوت شرکت است. به همین شیوه جمع نمره های نهایی ماتریس ارزیابی عوامل خارجی از ۱ تا ۱٫۹۹ بیانگر ضعف شرکت؛ نمره های ۲ تا ۲٫۹۹ بیانگر این است که شرکت در وضع متوسط قرار دارد و نمره های ۳ تا ۴ بیانگر این است که شرکت در وضع عالی قرار دارد.
می توان ماتریس داخلی و خارجی را به سه ناحیه عمده تقسیم کرد و برای هریک از آنها از استراتژی های متفاوتی استفاده نمود. نخست، برای بخش هایی که در خانه های ۱، ۲ یا ۴ قرار می گیرند می توان استراتژی ای را به اجرا درآورد که موجب رشد و ساخت شود. در این واحدها باید استراتژی های تمرکز (رسوخ در بازار، توسعه بازار و توسعه محصول یا استراتژی های مبتنی بر یکپارچگی عمودی به بالا، یکپارچگی عمودی به پایین و یکپارچگی افقی)را به اجرا درآورد و اینها مناسب ترین استراتژی ها می باشند. دوم برای واحدهایی از سازمان که در خانه های ۳، ۵ یا ۷ قرار می گیرند باید استراتژی هایی را به اجرا درآورد که هدف (حفظ و نگهداری وضع موجود) باشد. در این واحدها استراتژی های رسوخ در بازار و توسعه محصول بسیار متداول است.سوم، برای واحدهایی که در خانه های ۶، ۸ و ۹ قرار می گیرند باید استراتژی های (برداشت محصول یا رها کردن) را به اجرا درآورد. در ماتریس داخلی و خارجی سازمان هایی موفق هستند که دارایی های خود را در واحدهایی سرمایه گذاری کنند که در خانه شماره یک قرار می گیرند (دیوید، ۱۹۹۹).
شکل۲-۷- ماتریس داخلی و خارجی نه خانه (دیوید، ۱۹۹۹)
نمونه ای دیگری از ماتریس داخلی و خارجی، مدلی چهار خانه به شکل۲-۸ می باشد که با توجه به نتایج بدست آمده از ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و ماتریس ارزیابی عوامل خارجی موقعیت سازمان مشخص و براساس آن استراتژی های مناسب تدوین می گردد.
با توجه به این که بر اساس چارچوب سوات چهار دسته استراتژی (WT,WO,ST,SO) برای سازمان معین می شود شایسته است این ماتریس هم به گونه ای ترسیم شود که نشان دهنده چهار خانه اصلی و متعاقب آن توصیه کننده چهار دسته استراتژی اصلی باشد. چنانچه ابعاد افقی و عمودی ماتریس نه خانه ای را نصف کنیم می توانیم به ماتریس چهار خانه ای دست یابیم. در ماتریس چهارخانه ای چنانچه موقعیت سازمان یا کسب و کار از حیث نمرات عوامل خارجی و داخلی در خانه ۱ باشد، استراتژی محافظه کارانه( نگهداری، حمایت درونی) اگر در خانه ۲ باشد، استراتژی تهاجمی( رشد و توسعه) چنانچه در خانه۳ باشد، استراتژی تدافعی(برداشت، واگذاری، کاهش و انحلال) و بالاخره اگر در خانه ۴ باشد، استراتژی رقابتی(نگهداری- حمایت بیرونی)توصیه می شود(اعرابی و همکاران، ۱۳۸۶؛ حمیدی و دلبهاری، ۲۰۱۱).
در این پژوهش جهت تایید نتایج بدست آمده از ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک از این مدل استفاده گردیده است.

۳- استراتژی های تهاجمی ۱- استراتژی های محافظه کارانه
۴- استراتژی های رقابتی ۲- استراتژی های تدافعی

۴ فرصت ۲٫۵ ۱
قوت ۲٫۵ ضعف
۱ تهدید
شکل۲-۸- ماتریس داخلی و خارجی چهارخانه
۲-۱۲-۴ ماتریس استراتژی اصلی
برای تدوین استراتژی علاوه بر ماتریس تهدیدات، فرصت ها، نقاط قوت و ضعف، ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک، ماتریس گروه مشاوران بستن و ماتریس داخلی و خارجی از ماتریس استراتژی اصلی هم استفاده می شود. هر سازمان در هر وضعی که باشد در یکی از خانه های متعلق به ماتریس استراتژی های اصلی قرار می گیرد. با توجه به وضع سازمان می توان جایگاه آن را تعیین کرد. همان طور که نمودار ۲-۹ نشان می دهد، ماتریس استراتژی های اصلی بر پایه دو بعد قرار دارد: موضع رقابتی و رشد بازار. برای هر یک از خانه های این ماتریس، استراتژی هایی که برای سازمان مناسب است و می توان آنها را به اجرا درآورد، به ترتیب فهرست شده اند.
ماتریس استراتژی اصلی، ابزاری برای تدوین و فرموله کردن استراتژی براساس ابعاد: موقعیت رقابتی و رشد بازار است. استراتژی های مناسب برای سازمان در قسمت با توجه به موقعیت تدوین می شود. این ماتریس براساس عوامل داخلی و محیطی شرکت تشکیل می گردد(گارتیندا۱ و آلدیانتو۲، ۲۰۱۲).
سازمان هایی که در خانه شماره ۱ از ماتریس اصلی قرار گرفته اند، از نظر استراتژیک در وضعی بسیار عالی قرار دارند. مناسب ترین استراتژی ها برای این سازمان ها به این شرح است: نخست، بر بازارهای کنونی(رسوخ در بازار و توسعه بازار) و بر محصولات(توسعه محصولات). اگر سازمانی که در خانه شماره ۱ قرار دارد دارای منابع زیادی باشد، در آن صورت کار مناسب یا موفقیت آمیز این است که از استراتژی هایی استفاده کند که مبتنی بر یکپارچگی عمودی به بالا، یکپارچگی عمودی به پایین و یکپارچگی افقی باشند. سازمان هایی که در خانه شماره ۲ قرار می گیرند باید موضعی را که در حال حاضر در بازار دارند و استراتژی ای را که به اجرا در می آورند مورد ارزیابی مجدد قرار دهند. اگر چه صنعت آنها رو به
۱٫Garthinda 2.Aldianto
رشد است، ولی آنها نمی توانند به شیوه ای اثربخش به رقابت بپردازند و باید علت ناکارآمد بودن روش کنونی را دریابند و مشخص نمایند که شرکت برای بهبود موقعیت رقابتی خود باید دست به چه تغییراتی بزند. از آنجا که شرکت های متعلق به خانه شماره ۲ در صنعتی قرار گرفته اند که رشد بازار آن بسیار سریع است، بنابراین نخستین راهی که باید مورد توجه قرار دهند این است که از یک استراتژی تمرکز استفاده نمایند. ولی اگر این سازمان از یک شایستگی ممتاز یا مزیت رقابتی بی بهره باشد، در آن صورت راه مطلوب این است که استراتژی مبتنی بر یکپارچگی افقی را به اجرا درآورد. شاید در نهایت ناگزیر شود که بخش هایی از سازمان را بفروشد یا آن را منحل کند.
رشد سریع بازار

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ب.ظ ]




مختصراً لازم به توضیح است که با مراجعه به متن مقدس قرآن، چند اصل راهنما به عنوان خط مشی اصلی استنباط می‌گردد که به منظور تحلیل آثار مورد بحث کراراً به آنها مراجعه خواهد شد. این اصول را می‌توان ذیل دو عنوان کلی به نظم در آورد:
۱)فرزند خواندگی نمی‌تواند سبب ایجاد هیچگونه جدایی و انفصالی، در هیچ سطحی میان فرزند و خانواده او گردد.
۲)فرزند خوانده، هیچ گاه بدل به فرزند واقعی نمی‌شود و در نتیجه هیچ گاه تمامی آثار فرزند واقعی را نمی‌توان در خصوص وی اجرا نمود، به عبارتی می‌توان گفت که معنای عبارت نخست (عدم تبدیل به فرزند واقعی) جزء عبارت اخیر (عدم اجرای مطلق آثار فرزند) نیست و الا نسبت به ولد خونی نبودن فرزندخوانده، کسی تردید ندارد.
۳)جز در موارد مصرح که دو مورد بالا را نیز در برمی‌گیرد- اصل بر جواز تسری آثار روابط پدر و مادری و فرزندی است و منع، نیازمند دلیل است.
پس از ذکر این مقدمه، اکنون به بررسی آثار می‌پردازیم. در این راستا با توجه به منشأ آثار قابل تصور آنها را تحت دو مبحث (آثار مالی) و (آثار غیر مالی) مورد بحث قرار خواهیم داد.
۳-۲-۳-۱- آثار مالی
۳-۲-۳-۱-الف نفقه
بحث پیرامون نفقه در فرزند خواندگی دشوار و پیچیده است و نگرش خاص از زاویه‌ای ویژه را طلب می کند. بر خلاف نفقه همسر که جنبه قراردادی دارد در نفقه اقارب استحقاق به دریافت و نیز تکلیف به پرداخت نفقه بیش از هر چیز منشأ اخلاقی داشته و از وظیفه‌ای که جامعه بر عهده خویشاوندی توانا نسبت به دستگیری از خویش ناتوان می‌بندد شکل می‌گیرد.
در فرزند خواندگی امّا، وضعیت به گونه‌ای تلفیقی از این دو حالت است. از طرفی ایفای نقش پدرانه و مادرانه توسط پذیرندگان و کودکان توسط فرزند خوانده می‌تواند همان مناسبتهایی را که جامعه ملاک تکلیف اخلاقی خانواده طبیعی ساخته تداعی کند و از طرف دیگر این بار به جای جبر و سرنوشت رضایت پذیرندگان و حکم دادگاه سبب تشکیل خانواده و ارتباط اعضای آن شده است.
کسی که دارای فرزند می‌شود، مسئول تأمین مایحتاج متعارف زندگی وی خواهد بود. حال اگر بنا باشد به حاکم قانون خانواده‌ای مجازی تشکیل گردد و روابط افراد در چارچوب آن به روابط موجود در خانواده طبیعی تشبیه گردد همین الزام برای پذیرندگان نیز وجود خواهد داشت و از این حیث آنها در حکم والدین خواهند بود و فرزند خوانده در حکم فرزند فرزند بوده و به همین دلیل تکلیف انفاق به والدین تسری می‌یابد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-)وظیفه ابوین در قبال کودک: همان گونه که گفته شد پذیرندگان کودک موظف به پرداخت نفقه فرزند خوانده خود هستند. امّا اگر به علت ناتوانی مالی چنین امکانی نداشته باشند و یا این که آن را از دست بدهند و از طرف دیگر ابوین واقعی کودک موجود[۱۸] و دارای توانایی مالی کافی باشند وضعیت چگونه خواهد بود؟
ممکن است چنین استدلال شود که افزودن بر تعداد متهمان نفقه مغایرتی با کارکرد نفقه فرزند خوانده ندارد و می‌تواند منافع کودک را بهتر تأمین کند مضاف بر این که حکمی بودن رابطه پدر خوانده و مادر خوانده با طفل مانع تداخل سمت آنها با والدین واقعی است. بنابراین می‌توان همزمان و به طور مشترک آنان را مسئول دانست. زیرا تصور وجود دو پدر با مادر که هر دو از بابت سمت واحد مسئول پرداخت نفقه باشند دشوار است. سمت پدر یا مادری در آن واحد در دو شخص جمع نمی‌شود اگر چه از حیث تکلیف به پرداخت نفقه باشد.
در مقام گزینش باید پذیرفت که مسئولیت اشتراکی پذیرندگان و ابوین واقعی ممکن نیست و نمی‌توان آن دو را در عرض هم قرار داد و به تعبیر حقیقت و مجاز با هم جمع نمی‌شوند. امّا می‌توان تکلیف آنان را در طول هم قرار داد و مراجعه به یکی را منوط به ناتوانی دیگری نمود. از آنجا که شرط استقرار تکلیف به انفاق (تمکن منفق) است هیچ گاه بیش از یک مسئول وجود ندارد. بدین ترتیب هم رابطه کودک با خانواده طبیعی‌اش محفوظ می‌ماند و هم در آن واحد سمت پدری و مادری در بیش از یک نفر جمع نمی‌شود.[۱۹]
۲-)وظیفه کودک نسبت به ابوین: همان گونه که بیان شد جنبه اخلاقی و وظیفه‌ای که جامعه بر عهده خویشاوند غنی نسبت به خویش فقیر می‌داند منشأ و ریشه شکل گیری نفقه اقارب است. لذا جز ملائت پرداخت کننده و نداری دریافت کننده نفقه شرط دیگری وجود ندارد و صرف قرار گرفتن در خط عمودی تناسل را جامعه به عنوان معیار سبب تکلیف می‌داند.[۲۰] در چنین شرایطی سلب رابطه انفاق خود به طور ضمنی به معنی قطع رابطه ناشی از این پیوند و موجب انکار واقعیت است. بنابراین اگر والدین و یا اجداد واقعی فرزند خوانده موجود و مستحق بوده و وی متمکن از پرداخت نفقه آنها باشد مکلف به پرداخت خواهد بود. امّا تکلیف او نسبت به پذیرندگان چگونه است؟ در این خصوص باید به چند نکته توجه نمود:
از آنجا که پذیرندگان از حیث نفقه در حکم والدین کودک محسوب می‌شوند نمی‌توان فرزند خوانده را مکلف به انفاق دو پدر یا دو مادر نمود، در صورت فقدان یکی از آنان دیگری جایگزین او در حق می‌شود و در هیچ حالتی بیش از یک پدر یا مادر از حیث نفقه وجود نخواهد داشت.
بر همین اساس وجود پدر خوانده و مادر خوانده به همراه جد پدری واقعی، سبب سقوط حق یکی به نفع دیگری نمی‌شود زیرا دارای سمت واحد نیستند و با آنها به مشابه افراد موجود در خانواده طبیعی رفتار می‌شود. با این حال حتی در فرض وجود والدین و پدر و مادر خوانده می‌توان برای دسته اخیر نوعی حق نفقه قائل شد. بدین شکل که قانون گذار مستقلاً برای فرزند خوانده تکلیفی نسبت به آنان جعل نماید.[۲۱]
۳-)موضع حقوق داخلی: در قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست بسیاری از مسائل مربوط به نفقه به سکوت برگزار شده و مورد حکم قرار نگرفته است. با این حال در ماده ۱۱ این قانون قاعده عامی بیان شده که در تحلیل حالات مختلف باید مبنا قرار گیرد. در این ماده آمده است: «وظایف و تکالیف سرپرست و طفل تحت سرپرستی او از لحاظ… نفقه… نظیر حقوق و تکالیف اولاد و پدر و مادر است.» و بیانگر این است که در زمینه نفقه آنان را در حکم اقارب واقعی نمی‌دانسته، با این حال در تفسیر این ماده در رابطه با حدود این تشبیه میان حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد. در حالی که عده‌ای نفقه مذکور در این قانون را متقابل دانسته و تکلیف ناشی از آن را به شخص تحت سرپرستی نیز تسری می‌دهند (کاتوزیان، ۱۳۸۲، ص ۳۹۴).
عده‌ای دیگر با اشاره به ماده ۲ این قانون که هدف اصلی سرپرستی را تأمین منافع طفل می‌داند و نیز عدم تصریح به متقابل بودن نفقه اصل را بر عدم تحمیل تکلیف انفاق بر شخص تحت سرپرستی می‌دانند (صفایی و امامی، ۱۳۸۷، ص۲۸۳و۲۸۴).
در مقام گزینش باید به چند نکته توجه کرد: اولاً تأمین منافع مادی و معنوی طفل که در ماده ۲ بدان اشاره شده را نباید به این معنی دانست که هیچ گونه تکلیف و مسئولیتی متوجه کودک نمی‌گردد. بیش از هر چیز منفعت طفل در داشتن خانواده است که تا حد ممکن شبیه به خانواده طبیعی باشد. منتها خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی برای کودکان حقوق خاصی قائل است که منفعت در اولویت آن قرار دارد. بنابراین در خصوص نفقه نیز تشبیه هر چه بیشتر این نهاد به نفقه اقارب خود تأمین کننده منافع طفل است.
ثانیاً حکم ماده ۱۱ علاوه بر نفقه، احترام را نیز در برمی‌گیرد و این دو را با هم در یک ردیف قرار داده با این حال کسی در لزوم احترام کودک نسبت به سرپرستان به گونه‌ای که در قانون برای اطفال واقعی متذکر گردیده است تردید نمی‌کند[۲۲] (صفایی و امامی،۱۳۷۸ ، ص ۲۸۴).
ثالثاً اگر بنا باشد برای سرپرستان نسبت به تأمین مایحتاج زندگی متعارف کودکان حکم خاص مستقل و یک طرفه‌ای جعل گردد، نباید عنوان آن را نفقه گذارد که بیشتر به صدقه می‌ماند تکلیفی است ویژه که از حکم قانون نشأت می‌گیرد.
النهایه بهتر است تکلیف به انفاق را متقابل دانست. امری که این نتیجه را تأیید می‌کند. این است که مطابق قانون، عملاً کودکی را می‌توان به سرپرستی سپرد که ابوین و نیز جد پدری او موجود نباشد (بند ب ماده ۶) و در نتیجه تسری حق نفقه متقابل با مانع وجود سمت‌های معارض مواجه نمی‌گردد و می‌توان روابط خانواده طبیعی را در این زمینه به طور کامل اجرا نمود (کاتوزیان، ۱۳۸۲، ص۳۹۶).
۳-۲-۳-۱-ب توارث
در طول تاریخ فرزند خواندگی مقررات مربوط به ارث تغییر و تحولات فراوانی را طی کرده است که باید مبنا و ریشه آنها را مورد تحلیل قرار داد. امّا در تمام این دوران یک قاعده و قانون همواره به صورت غیر قابل خدشه ثابت و تغییر ناپذیر باقی مانده است و آن ممنوعیت ارث مضاعف است النجار[۲۳] (۱۹۷۴) ص ۱۳۲. به این معنی که تحت هیچ شرایطی شخص نمی‌تواند هم از پدر هم از مادر واقعی خویش و هم از پذیرندگان ارث ببرند و به عبارتی ارث دوگانه ممنوع است (بیدل، ۱۹۷۶، ص۲۶۶) [۲۴].
پذیرش این قاعده خود سبب اعمال قانون (همه یا هیچ) در خصوص مسئله ارث فرزند خوانده شده است به این گونه که گاهی استدلال شده این تنها خداوند است که ارث را می‌سازد از انسان و حقوق ارثی ذاتاً ناشی از روابط خونی هستند(اسپیتکو، ۲۰۰۸، ص۱۲۰-۱۰۶) [۲۵].
بنابراین توارث تنها میان خویشاوند واقعی می‌تواند جاری باشد. از طرف دیگر استحکام روابط اعضای یک خانواده و جلوگیری از فروپاشی یا انحطاط آن مستلزم آن است که از ورود فردی که حق ارث آنها را تهدید می‌کند جلوگیری به عمل آید. منع رابطه توارث میان فرزند خوانده با خانواده پذیرنده در عین حال به نفع خود او نیز هست چون سبب می‌شود حقوق ارثی‌اش در خانواده سابق تباه نگردد و همچنین از سوء استفاده پذیرندگان برای تصاحب اموال او جلوگیری می‌کند.
در مقابل گاهی به لزوم جایگزین خانواده اصلی به طور کامل با خانواده جدید (ناشی از فرزندخواندگی) تأکید و چنین استدلال شده که فرزند خواندگی باید با فراهم نمودن خانواده‌ای نو شروعی مجدد به کودک اعطا نماید. از این رو حقوق باید به او تماماً به مثابه فردی که در خانواده جدید متولد گشته رفتار نماید و در همین راستا قطع تمامی روابط میان کودک و خانواده واقعی سبب تلفیق و همسان سازی بیشتر او با خانواده جدیدش می‌شود. از طرف دیگر تفسیر قصد و نیت طرفین درگیر در فرزند خواندگی نشان می‌دهد که اصولاً اعضای خانواده جدید تمایل دارند که به عنوان خویشاوند وارث یکدیگر باشند و این در حالی است که خانواده واقعی و کودک احتمالاً به دیده خویشاوندی به یکدیگر نمی‌نگرند و به تعبیری قطع رابطه را پذیرفتند. (همان)
بدین ترتیب همواره توارث فرزند خوانده با یکی از دو خانواده نفی شده است و تنها امری که برای تعدیل نتایج قانون همه یا هیچ در نظر گرفته شده است، وصیت یا چیزی شبیه به آن بوده که حسب مورد توسط خویشان واقعی یا پذیرندگان به نفع شخص پذیرفته شده صورت می‌گیرد.[۲۶]
درماتیکان هزار داتستان[۲۷] قانون مذهبی زرتشت، فرزند خوانده تنها زمانی می‌تواند وارث پذیرنده باشد که خود شخصاً به تحقق فرزندخواندگی رضایت داده باشد(ماده ۱۲).
و به همین خاطر اگر در حال صغر (پیش از امکان اعلام رضایت) فوت کند اموالش به پدر واقعی می‌رسد (ماده ۱۵) با این حال پدر خوانده می‌تواند به نفع او وصیتی کند (م ۱۳) و همچنین اگر شخصی برای فرزندان دیگری وصیتی نماید، فرزند خوانده او نیز جزء موصی لهم قرار می‌گیرد (ماده ۲۰).
۱-) آمرانه غیر قابل تغییر بودن قواعد ارث: سؤال این است که میان کودک و پذیرندگان که هیچ گونه رابطه خونی وجود ندارد چگونه می‌توان توارث برقرار نمود؟ این مسئله در حقوق اسلام شدت بیشتری به خود می‌گیرد به گونه‌ای که فرض تأثیر هر گونه قراردادی چه در زمینه سلب وچه در زمینه ایجاد حقوق ارثی را منتفی می کند، همچنین به عدم امکان کاستن از حقوق ارثی سایر ورثه با افزودن شخصی دیگر اشاره شده است (امامی، ۱۳۴۹).
با این حال در این خصوص باید به چند نکته توجه داشت. اولاً نوعی توجه بیش از حد نسبت به ارث وجود دارد که قابل نقد است. نگاهی مادی گرایانه که به هیچ کس و هیچ چیز اجازه جولان نمی‌دهد، گویی مهمترین و اصلی‌ترین موضوع موجود در روابط خانوادگی ارث است. آنگاه در مورد نفقه لزوم احترام و با حق حضانت کودک سخن به میان می‌آید، انعطاف پذیری بیشتری به چشم می‌خورد. گویا این‌ها مسائل پیش پا افتاده هستند که ارزش حساسیت و صرف انرژی را ندارد امّا به هنگام سخن گفتن از ارث حتی گاهی مخالفت با آن به معنی نفی ضروریات دین یا خروج از عدالت انگاشته می‌شود و این در حالی است که حضانت و سرپرستی که با نحوه تربیت کودک ارتباط مستقیم دارد و در حقیقت میراث آینده زندگانی او را تشکیل می‌دهد، ای بسا اهمیتی به مراتب بیشتر داشته باشد. این طرز نگاه مادی را باید از چشم‌ها زدود، چگونه است که شخصی حتی لحظه‌ای قبل از سرکشی می‌تواند تمام اموال را به یکی از ورثه یا بیگانه‌ای ببخشد و یا از تمامی اموالش اعراض کند و یا حتی آزاد تلف نماید (الناس مسلمون علی اموالهم) امّا نمی‌تواند شخصی را در حکم ورثه خویش بپذیرد؟
ثانیاً تصور ورود لطمه به حقوق اشخاص ثالث را باید از ذهن زدود آیا کسی می‌تواند به دیگری خرده بگیرد که چرا اموالی برای او به ارث نگذاشته و مثلاً در زمان حیات آنها را وقف نموده است؟ آیا فرزند ارشد شخص می‌تواند به او خرده بگیرد چرا به تولید مثل ادامه داده و صاحب فرزندان دیگری شده و بدین وسیله حق او را ضایع نموده است؟ درست است که تمامی این موارد مجازند و امّا جواز بار نمودن ارث در فرزند خوانده مورد تردید و موضوع بحث است! امّا همین مسئله دست کم نشان از آن دارند که اراده می‌تواند در اصل ارث بردن یا کاهش سهم‌الارث دیگری مؤثر باشد.[۲۸]
ثالثاً هنگامی که فرزند خوانده در حکم فرزند دانسته شود، هیچ یک از قواعد ارث خدشه‌دار نمی‌گردد، همان‌گونه که شخص می‌تواند از حیث نفقه، حضانت، احترام و…در حکم فرزند پذیرندگان باشد، در زمینه ارث باز هم پدری به فرزندی ارث می‌دهد نه به شخص بیگانه و باز هم فرزندی در زمره ورثه قرار گرفته است با این تفاوت که مشبّه این تشبیه (فرزند خوانده) نیز از وجهی و در حدودی به مشبه‌به (فرزند) می‌ماند و این یعنی احترام و باور به تفاوتها.
۲-)ممنوعیت ارث مضاعف: قاعده ممنوعیت ارث مضاعف را در معنای عدم امکان اجتماع سمت واحد در اشخاص متعدد در زمان واحد باید پذیرفت. یعنی نمی‌توان در آن واحد میان کودک و والدین واقعی و پذیرندگان او از بابت واحد (پدر و مادری و فرزندی) توارث قائل شد زیرا حتی اگر پذیرندگان در زمینه ارث در حکم پدر و مادر باشند، نمی‌توان سمت حکمی و حقیقتی را با هم جمع نمود. برای رفع همین مشکل است که سعی می‌شود رابطه یکی از دو دسته بر اساس وصیت یا قرارداد و… توجیه گردد. امّا برای اتخاذ موضع باید به چند نکته توجه نمود:
اولاً رابطه توارث میان کودک و والدین و سایر خویشاوندان واقعی او را باید حفظ نمود. گذشته از این که استمرار روابط اعضای خانواده طبیعی و جلوگیری از انقطاع غیر ضروری آن اولین گام در راستای پذیرش واقعیت و احترام به آن است. از بین بردن رابطه توارث و یا اعمال هر گونه دخل و تصرف در آن خود به معنی نفی ضمنی این رابطه و جدا ساختن کودک از خویشاوندان واقعی اوست و این همان چیزی است که حقوق اسلام با آن مخالف و درصدد نقض آن برآمده است. بنابراین، اصل نخستین را باید این گونه استوار نمود که خانواده طبیعی بدون دخل و تصرف در زمینه ارث پابر‌جاست.
ثانیاً باید به تحدید حدود و تبیین مفهوم قاعده ممنوعیت ارث مضاعف پرداخت. همان طور که گفته شد سمت واحد (پدری و مادری) در زمینه واحد (ارث) نمی‌تواند به طور همزمان در اشخاص متعدد جمع شود و این بدان معناست که کودک در آن واحد نمی‌تواند به عنوان فرزند هم جزء ورثه والدین و هم پذیرندگان قرار بگیرد و همچنین افراد اخیر نمی‌توانند همزمان به عنوان پدر و مادر در زمره وراث بالقوه قلمداد شوند. امّا به نظر می‌رسد اگر در هر زمان بیش از یک پدر و مادر در زمینه ارث برای کودک وجود نداشته باشد مفاد قاعده ممنوعیت ارث مضاعف نقض گردیده است. به عبارتی از آنجا که تجمع سمت در آن واحد شرط اجرای قاعده است، ضرورتاً رابطه توارث والدین حکمی را باید در لحظه انقطاع رابطه والدین حقیقی یعنی پس از مرگ آنان مستقر نمود.
بنابراین با وجود و حضور یکی از والدین حقیقی به همراه یکی از والدین حتمی یا هر دوی آنها هیچ ارثی به دسته اخیر نخواهد رسید. به عنوان مثال اگر فقط پدر خوانده و مادر حقیقی در قید حیات باشند به پدر خوانده ارثی نمی‌رسد. لذا اگر شخص پذیرفته شده در زمان حیات والدین حقیقی خود فوت نماید، هیچ گونه ارثی از او به والدین حکمی نخواهد رسید و همچنین فوت والدین حکمی در زمان حیات والدین حقیقی ارثی به فرزند خوانده نخواهد رسید. امّا پس از فوت پدر و مادر واقعی توارث بالقوه میان فرزند خوانده و پذیرندگان جریان می‌یابد و آنان از حیث ارث در حکم فرزند و پدر و مادر خواهند بود.
ممکن است ایراد نمود که در چنین شرایطی نیز فرزند خوانده، از دو پدر و دو مادر ارث خواهد برد و این در حالی است که تحت هیچ شرایطی برای بیش از یک پدر و مادر ارث نخواهد گذاشت.
با این حال در مقررات مربوط به ارث مواردی از این دست به چشم می‌خورد: به عنوان مثال در فرض تعدد زوجات مرد می‌تواند از هر یک از همسران خویش سهم کامل دریافت نماید و این در حالی است که فرزندان واحد است و میان آنها به طور مساوی تقسیم می‌شود. در مقام تحلیل، بدون قصد مقایسه این وضعیت با فرزند خواندگی با آنچه مطلوب است این که امکان دارد کسی در رابطه واحد (زوجیت) چند ارث ببرد و یک ارث بگذارد و چنین فرضی محال نیست.
در فرزند خواندگی نیز پدر و مادر واقعی و پذیرندگان، هر دو یک سمت دارند و لذا بیش از یک نخواهند برد ولی این امر مانع از آن نخواهد بود که شخص پذیرفته شده امکان ارث از هر دوی آنان را داشته باشد.
به هر حال آنچه مسلم است این که در فرزند خواندگی، وضعیت با هر خانواده طبیعی دیگر متفاوت است و پیچیدگی‌های خاص خود را دارد و حتی گاهی از عرفهای حقوقی فاصله می‌گیرد، امّا باید از سخت‌گیری بیش از حد خود داری نمود و جز در مواردی که اصل غیر قابل خدشه نقض و یا قاعده‌ای ناسازگار با سیستم حقوقی عرضه می‌گردد، راه تسامح در پیش گرفت.
۳-)موضع حقوق داخلی: در حقوق ایران، در قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست، میان آنچه در ظاهر اعلام شده و آنچه که مقصود واقعی قانونگذار بوده است اختلاف وجود دارد:
ماده ۲ این قانون صراحتاً اعلام می‌کند: «این سرپرستی در هر حال از موجبات ارث نخواهد بود.» امّا از طرف دیگر ماده ۵ این قانون تکلیفی فراتر از یک سرپرستی ساده را برای پذیرندگان در نظر می‌گیرد و اعلام می‌کند: «دادگاه در صورتی حکم سرپرستی صادر خواهد نمود که در خواست کنندگان سرپرستی به کیفیت اطمینان بخشی در صورت فوت خود هزینه تربیت و نگهداری و تحصیل طفل را تا رسیدن به سن بلوغ تأمین نماید» و بدین ترتیب به وضعیت مالی کودک پس از فوت سرپرستان نیز نظر داشته، وظیفه آنان را محدود به زمان حیات نمی‌بیند. در ادامه، تبصره این ماده مقرر می کند: هر گاه وجوه یا اموالی از طرف زوجین سرپرست به طفل تحت سرپرستی صلح شده باشد در صورت فوت طفل وجوه و اموال مذکور از طرف دولت به زوجین سرپرست تملیک خواهد شد.»
در تحلیل حقوقی مفاد تبصره فوق و تلاش برای هماهنگ ساختن آن با سیستم حقوقی، حقوقدانان با چالشها و مشکلاتی مواجه شده‌اند، نخست این که کلمه صلح به کار رفته در تبصره را فاقد خصوصیت دانسته و هر گونه تملیک بلاعوض را مقصود اصلی قانون گذار شمرده‌اند (کاتوزیان،۱۳۸۲، ص۳۹۷؛ عبادی، ۱۳۷۵، ص۱۱۷).
و در ادامه در بیان علت بازگشت اموال تملیک شده به سرپرستان چنین عنوان شده که نیت و قصد واقعی آنها استفاده شخص طفل از آنها بوده است. بنابراین در صورت فوت او اموال مذکور باید به سرپرستان برگردانده شود.
امّا در توصیف این الزام (اعاده اموال) میان حقوقدانان اختلاف شده است: مطابق یک نظر انفساخ عقد (هبه یا صلح) در صورت فوت کودک نتیجه شرط است.[۲۹](کاتوزیان، ۱۳۸۲، ص ۳۹۷)
و بر اساس نظر دیگر علت عمده عقد این بوده است که طفل شخصاً از اموال موضوع آن منتفع گردد و لذا با فوت کودک علت منتفی گردیده و عقد باطل می‌شود که نتیجه آن بازگشت اموال به صاحبان قبلی آن است. امامی (۱۳۸۷[۳۰]) در نهایت طبق نظری دیگر عقد همراه با شرط خیار صورت گرفته است (عبادی، ۱۳۷۵)[۳۱].
کمیسیون استفتاآت و مشاورین حقوقی شورای عالی قضایی در تاریخ ۲۷/۷/۶۲ حکم تبصره ماده ۵ به تملیک اموال مذکور توسط دولت به سرپرستان را مستلزم اجرای مقررات ارث قلمداد نموده و در همین راستا در رابطه با مشروعیت آن این‌چنین اظهار نظر کرده است: «با رعایت جهات شرعی در مورد ارث بلاوارث… که در موضوع تبصره ماده ۵… قانون مورد سؤال رعایت نشده است با رعایت مصالح شرعی طفل، عمل به قانون مذکور فعلاًً بلامانع است و حاکم شرع بر طبق آن می‌تواند حکم صادر نماید.»[۳۲]
امّا به نظر می‌رسد کمیسیون مذکور در تشخیص خود دچار اشتباه شده است زیرا ماده ۵ و تبصره آن نه در مقام به ارث گذاردن اموال شخص بلاوارث «کودک تحت سرپرستی» برای سرپرستان که در پی طراحی نهاد و مشابه ارث به نفع وی بوده‌اند تا در صورت مرگ سرپرستان عاید او گردد و فی الواقع حکم به بازگشت این اموال به صاحبان آن نیز به خاطر محقق نشدن شرط و تقدم مرگ وارث بر مورث است. با انتفاء این شرط، اموالی که بدان منظور تخصیص یافته بود آزاد شده و به مالکش بازگردانده می‌شود. بنابراین نتیجه‌ای که کمیسیون در خصوص اجرای مقررات ارث گرفته درست است امّا بر مبنای توجیهی نادرست.
جدای از بحث نظری که پیرامون مفهوم قانون و مقصود قانونگذار مطرح شد رویه عملی موجود در خصوص وضعیت ارث افراد تحت سرپرستی نیز در خور توجه است: مطابق اظهار نظر مقامات مسئول، در صورت وجود وارث قانونی برای سرپرست و تقاضای آنها برای دریافت ارث، یک سوم و در غیر این صورت تمامی اموال متوفی به شخص تحت سرپرستی ارث خواهد رسید[۳۳] (روزنامه سرمایه، ۳/۱۰/۸۶، شماره ۶۳۶، ص ۱۸).
این بدان معناست که جامعه لزوم برقراری توارث میان پذیرندگان و فرزند خوانده را دست کم به معنای ارث بردن فرزند خوانده احساس نموده و در پس گشودن راههایی برای نیل به این مهم است زیرا رویه قضایی اصولاً در مقام اصلاح کاستی‌ها و نواقص قانون، عدالت زنده و موجود در بطن اجتماع را ملاک و معیار قرار می‌دهد و از آن الهام می‌گیرد.
در لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست، تغییراتی نسبت به قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست اعمال گردیده است. اولاً ماده ۲ قانون که صراحتاً رابطه توارث میان سرپرستان و کودک را نفی می‌نمود در لایحه نیامده است و این ظاهراً گامی رو به جلو در راستای به رسمیت شناختن ارث میان طرفین سرپرستی است. ثانیاً برای جلوگیری از مشکلات مربوط به انحلال صلح صورت گرفته و نحوه انطباق آن با قواعد قراردادها، بیمه عمر را جایگزین این نهاد نموده است. لذا گذشته از این که مبلغ تعهد بیمه در صورت فوت بیمه‌گذار (سرپرست) به کودک تعلق می‌گیرد، فوت ذینفع بیمه(کودک) پیش از بیمه‌گذار، خود به خود مشکل بازگشت اموال را بر طرف می کند.
در این زمینه ماده ۱۵ لایحه مقرر می‌دارد:«درخواست کننده منحصر یا درخواست‌کنندگان سرپرستی باید متعهد گردند که تمامی هزینه‌های مربوط به نگهداری و تربیت و تحصیل افرادتحت سرپرستی را تا سن ۱۵ سالگی تأمین نمایند. این حکم حتی پس از فوت سرپرست منحصر یا سرپرستان نیز تا تعیین سرپرست جدید برای کودک یا نوجوان جاری می‌باشد. بدین‌منظور سرپرست منحصر یا سرپرستان موظفند با نظر سازمان، خود را نزد یکی از شرکتهای بیمه به نفع کودک یا نوجوان تحت سرپرستی بیمه عمر کنند.»
ثالثاً لایحه، صدور حکم سرپرستی را منوط به تملیک یا تعهد به تملیک بخشی از اموال در زمان حیات سرپرست به کودک نموده است بدون اینکه در خصوص بازگشت این اموال سخن گفته باشد. ماده ۱۴ لایحه اشعار می‌دارد:«دادگاه در صورتی حکم سرپرستی صادر می کند که درخواست کننده سرپرستی بخشی از اموال یا حقوق خود را به کودک یا نوجوان تحت سرپرستی تملیک کند. تشخیص نوع و میزان مال یا حقوق مزبور با دادگاه است. در مواردیکه دادگاه تشخیص دهد اخذ تضمین عینی از درخواست‌کننده ممکن یا به مصلحت نیست و سرپرستی کودک یا نوجوان ضرورت داشته باشد، دستور اخذ تعهد کتبی به تملیک بخشی از اموال یا حقوق در آینده را صادر و پس از قبول درخواست‌کننده و انجام دستور، حکم سرپرستی صادر می‌کند.»
و مهمتر از همه اینکه در زمینه مستمری پرداختی از سوی صندوقهای بازنشستگی، شخص تحت سرپرستی در حکم بازماندگان متوفی محسوب می‌شود. در این خصوص ماده ۱۴ لایحه مقرر می‌دارد:«در صورت فوت سرپرست منحصر یا سرپرستان که مشمول یکی از صندوقهای بازنشستگی بوده‌اند، افراد تحت سرپرستی در حکم افراد تحت تکفل متوفی محسوب گردیده و تا تعیین سرپرست جدید از مزایای مستمری وظیفه بازماندگان برخوردار خواهند شد.»
در پایان لازم به ذکر است که این مقررات همه و همه به علت احساس نیاز به برقراری ارث و در مقام تشکیل ساختاری مشابه آن تأسیس گردیده‌اندو بعضاً بر اساس نظام حاکم بر ارث نیز عمل می‌نمایند. در چنین شرایطی باید هدف واقعی این مقررات را در نظر آورده، ماهیت را بر شکل تقدم بخشید و از وضع و تحمیل قوانینی که علاوه بر پیچیده‌ساختن وضعیت نظام طبیعی خانواده را دچار اختلال کرده(مثلاً منوط ساختن حکم سرپرستی به تملیک بخشی از اموال به کودک در زمان حیات سرپرست) و به تصنعی شدن هر چه بیشتر نهاد فرزندخواندگی (سرپرستی) می‌ انجامد خودداری نموده چیزی که مغایر با هدف و کارکرد اصلی آن است.
۳-۲-۳-۲- آثار غیر مالی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ب.ظ ]




3- سنجش و ارزیابی عملکرد برند
4- حفظ ،تقویت و توسعه ارزش ویژه برند
2-2-3-8 شناسایی و تثبیت جایگاه برند سازمان
فرایند مدیریت استراتژیک برند با درک عمیق و روشن از مفهوم برند ، آنچه یک برند به مشتری ها ارائه میدهد و شیوه جایگاه سازی برای آن برند با توجه به مزیت رقبا آغاز میشود . جایگاه سازی برای برند به مفهوم طراحی تصویر و گزینه ای است که بتواند از موقعیت ارزشمند و متمایزی در ذهن مشتری ها برخوردار شود. به این معنا که منافع و مزیتهای بالقوه ایکه این جایگاه میتواند برای سازمان ایجاد کند به بالاترین حد خود ارتقا می یابد. ایجاد جایگاه ارزشمند و رقابتی برای یک برند به معنای ایجاد برتری برای آن در ذهن مصرف کنندگان است. به طور کلی جایگاه سازی برند مشتری ها را نسبت به مزیت ها یا نقاط متمایز آن برند نسبت به رقبا آگاه ساخته و آنها را متقاعد میکند و نگرانی های آنها را نسبت به احتمال بروز هر نوع مشکل و زیان در روی آوردن به این برند برطرف می سازد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جایگاه سازی برند همچنین روشن کننده ی تداعیات ذهنی اصلی مصرف کنندگان از برندهاست و فلسفه ی برند را معرفی می‌کند. تداعیات ذهنی اصلی برند ، زیر مجموعه ای از ویژگی ها و مزیت هایی هستند که به بهترین شکل ، برند و شخصیت آنرا معرفی می کنند. برای تمرکز بیشتر روی اینکه یک برند نشانگر چیست (؟) اغلب یکی از راه ها ، تعریف فلسفه برند است.
فلسفه برند تحت عنوان جوهره ی برند یا تعهد اصلی یک برند هم معرفی می شود که مهمترین جنبه های وجودی آنرا برای مشتری ها و شرکت معرفی می‌کند.
برنامه ریزی و اجرای برنامه های بازاریابی برند
دستیابی به ارزش افزوده برند نیازمند ایجاد برندی است که مشتری ها به اندازه کافی از ان آگاه باشند و بتوانند با آنها رابطه ای عمیق ، مثبت و منحصر به فرد برقرار کنند و بر پایه ی این رابطه تداعیاتی را در ذهن خود بسازند . به طور کلی فرایند دانش افزایی مصرف کنندگان از برند به سه فاکتور وابسته است :
الف) انتخاب عناصر یا هویت ها ی اصلی تشکیل دهنده ی برند و چگونگی آمیخته شدن این عناصر با یکدیگر
ب) یکپارچه سازی عناصر برند با بهره گیری از فعالیتهای بازاریابی و برنامه پیشبرد فروش
ج) سایر عوامل ایجاد کننده ی تداعیات ذهنی و فرعی که بطور غیر مستقیم و درنتیجه ی ایجاد ارتباط با سایر موجودیت ها تصویر برند را در ذهن مصرف کننده بهبود می بخشند (گلدسوار، 2008).
2-2-3-9 انتخاب عناصر سازنده برند
معمول ترین عناصر سازنده برند ، نام ، [22]URL، لوگو ، نمادها ، کاراکترها ، بسته بندی و شعارهایی است که آن برند از آنها استفاده می‌کند . برخی از این گزینه ها برای افزایش آگاهی نسبت به برند یا تقویت تداعیات ذهنی منحصر به فرد مناسب و مثبت مورد استفاده قرار می گیرند . بهترین آزمون برای سنجش سهم هر عنصر برند این است که ببینیم مشتری ها با در نظر گرفتن آن عنصر (نام،URL، لوگو،…) به تنهایی در مورد آن محصول یا خدمت چگونه فکر می کنند. از آنجا که هر کدام از این عناصر مختلف ،مزیتهایی متفاوت دارند ، اغلب مدیران بازاریابی از ترکیب مشخص و منحصر به فردی از همه ی این عناصر برای هر برند بهره می گیرند.
الف: یکپارچه سازی عناصر برند
انتخاب منطقی عناصر می تواند به تقویت ارزش ویژه ی برند منجر شود ، اما فعالیتهای بازاریابی مرتبط با برند مهمترین سهم را در ایجاد برند دارند . برنامه های بازاریابی می توانند به شیوه های مختلفی تداعیات قوی ، مطلوب و منحصر به فردی را از برند در ذهن مصرف کننده به وجود آورند.
ب: تداعیات فرعی و غیر مستقیم
سومین و آخرین شیوه ی ایجاد وتقویت ارزش ویژه برند ، ارتقا ی جایگاه برند از طریق تداعیات غیر مستقیم و فرعی در ذهن مشتری هاست. به بیان دیگر ، تداعیات ذهنی از برند می توانند در نتیجه ی ارتباط میان آن برند و سایر موجودیت ها و هویت ها (که خود شان هم تداعیات ذهنی مستقیم در ذهن مشتری ایجاد کنند. به عنوان مثال ؛ ممکن است یک برند در ذهن مشتری ها با برخی از فاکتورها ی اصلی نظیر شرکت سازنده ، کشور سازنده یا مکان جغرافیایی ، رویدادهای ورزشی و فرهنگی و … مرتبط بشود. در این حالت از آنجا که برند توسط موجودیت دیگری معرفی میشود ، مصرف کنندگان این طور استنباط می کنند که با آن موجودیت مشترکاتی وجود دارد و به این ترتیب رابطه غیر مستقیم ، فرعی و ضمنی میان آنها که در ذهنشان بر قرار می شود. در این فعالیت در اصل بازاریابان تداعیات ذهنی مثبتی را از موجودیت دیگری به امانت گرفته و خود را به آن نزدیک می سازند تا بتوانند همان تداعیات ذهنی را برای برند خود ایجاد کنند و به این ترتیب ارزش ویژه ی برند را افزایش دهند.
پ : سنجش و ارزیابی عملکرد برند
فعالیت شناسایی و ارزیابی جایگاه برند اغلب دستاورد برنامه ی ممیزی برند است.
ت: ممیزی برند [23]:
به مفهوم بررسی جامع برند است. برای آنکه بتوان وضعیت سلامتی برند را ارزیابی کرد باید ابتدا ارزش ویژه ی آنرا شناسایی کرد و شیوه هایی برای ارتقا و بهبود این ارزش پیشنهاد داد. ممیزی برند نیازمند درک عمیق منابع ارزش ویژه ی برند از دیدگاه سازمان و مشتری است. پس از آنکه بازاریابان جایگاه برند خود را شناسایی کردند ، زمان این است که برنامه های بازاریابی خود را با هدف ایجاد ، حفظ و تقویت این تداعیات ذهنی از برند به اجرا در آورند. برای درک تاثیرات این برنامه ها ، متخصص های بازاریابی باید بتوانند عملکرد برند را با بهره گیری از تحقیقات بازار به درستی درک کنند و مورد سنجش و ارزیابی قرار دهند . یکی از شیوه های مناسب در این خصوص استفاده از زنجیره ی ارزش برند است.
ج : زنجیره ی ارزش برند [24]
ابزاری است که برای ردیابی فرایند ایجاد ارزش برندها با هدف درک بهتر تاثیرات مالی هزینه ها و سرمایه گذاری های بازاریابی سازمان ، روی برند انجام می شود.
مدیران ارشد سازمان ها باید بتوانند برای مدیریت سود آوری برندهای خود ، با موفقیت سیستم ارزش ویژه ی برند را طراحی و اجرا کنند. سیستم سنجش ارزش ویژه ی برند مجموع ها ی از رویه های تحقیقات ی است که برای ارائه ی اطلاعات دقیق ، کاربردی و مناسب (در بهترین زمان ) به بازاریابان مورد استفاده قرار می گیرند تا آنها بتوانند بهترین تصمیمات عملیاتی و تاکتیکی را در کوتاه مدت و موثرترین تصمیمات استراتژیک را در بلند مدت اتخاذ کنند.
چ: حفظ ، تقویت و توسعه ی ارزش ویژه ی برند
حفظ و توسعه ی ارزش ویژه ی برند اغلب فعالیتی چالش برانگیز و دشوار است. اجرای مدیریت ارزش ویژه ی برند نیازمند آن است که چشم انداز گسترده ای از نگرش های مختلف نسبت به ارزش ویژه ی برند اتخاذ شود تا شیوه ی تاثیرگذاری راهبردهای برند سازی به درستی درک شده و سازمان دریابد که چگونه این راهبردها منعکس کننده یا هداف آن است و چگونه با زمان ، محیط جغرافیایی یا بخشهای بازاری که در آن فعالیت می کنند منطبق باشند . مدیریت ارزش ویژه ی برند به مفهوم مدیریت یک برند در بافت برندهای دیگر سازمان ، رده های چندگانه ی محصولات ، مقاطع زمانی مختلف و بخشهای متنوعی از بازار است (دهدشتی و دیگران، 1391).
2-2-4 تصویر برند
بسیاری بر این باورند که تصویر یا شکل ، واژه مبهم تعریف شده ای است که به احساسات یا عواطف و یا تأثیرات زیر آستانه حسی مربوط می شود. این یکی از همان ترفندهایی است که بازاریابان می کوشند ، ما را قانع سازند که افرادی غیر قابل توصیف و اسرار آمیزند ولی ساختن تصویر را شبیه هر چیز دیگری در بازاریابی ، نه تنها میتوان با روش منطقی ، راهبری و نظام مند عملی کرد ، بلکه دست یازیدن به آن ، به این شکل ، امری اساسی است . برای انجام آن ،شما باید به شکل عملی فکر کنید. باید تمامی عناصری را که در ساختن تصاویر دخیل اند مطالعه کنید و سپس با بهره گرفتن از آنها تصویری کلی که برای مصرف کنندگان هم جذاب و هم قانع کننده باشد ، بسازید .پنج عنصر در تصویر سازی بیشترین اهمیت را دارند که عبارتند از:
2-2-4-1 تصویر علامت برند
رنگ بسته ها وشکل بسته ها جوهر و هسته یک برند را شکل می دهند. آنها در طی زمان ساخته شده اند و نیاز به تداوم دارند تا در طی زمان ساخته شوند . آنها بانکی تشکیل میدهند که هرگاه بخواهید خط تولید را توسعه دهید و یا محصول دیگری روانه بازار کنید ، می توانید از آن برداشت کنید. تصویر علامت برند در طی زمان ، متناسب با اشکال ، اقدامات و رویدادهایی که معنایی خاص برای مشتریان فعلی یا آتی دارند ، شکل می گیرد.
2-2-4-2 تصویر محصول
این تصویر ، به ویژگی های واقعی محصول برمیگردد. به طور خلاصه ، تصویر محصول ، آن چیزی است که یک محصول یا خدمت قرار است ، انجام دهد.
2-2-4-3 تصویر تداعی کننده
تداعی کننده تلاشی است در جهت اینکه زمینه ای مشترک با مصرف کننده پیدا کنیم و به آنان بگوییم : «ما آنچه را شما دوست دارید ، دوست داریم . علائق ما همان علائق شماست و ضمناً ، من کالایی دارم که ممکن است شما به آن علاقه مند باشید. » این ، بخش مهمی از مجموعه دلایلی است که به مصرف کنندگان برای خرید محصولتان ارائه می دهید. گر چه این گونه تداعی ها همیشه بلافاصله آشکار نمی‌شوند، اما تصویر تداعی کننده ، نظیر دیگر عناصر بازاریابی ، باید مد نظر گرفته شود و زمینه تدوین راهبرد قرار گیرد . در ست نیست از چیزی حمایت مالی شود که با راهبرد کلی برند همخوانی نداشته باشد.
2-2-4-4تصویر استفاده کننده
تصویر استفاده کننده در باره آن است که کدام دسته از مردم ، محصول شما را دوست دارند و از آن استفاده می کنند. دراینجا ، هدف این است که مصرف کنندگان وادار شوند تبلیغاتتان را ببینند و بگویند: « بله ، کسانی که در آن آگهی های تلویزیونی یا تبلیغات چاپی هستند ، شبیه من هستند . من آنها را دوست دارم و کسانی که من آنها را دوست دارم ، شبیه خودم هستند . اگر آنان از آن محصول یا خدمت استفاده می کنند ، پس این تصدیق و تأییدی است که من نیز باید از آن استفاده کنم ». به همین دلیل است که تبلیغات مربوط به ویتامین های قوی و مواد غذایی مکمل ، افراد مسنی را نشان می دهند که در حال شنا ، قایق رانی و شادمانی هستند.
2-2-4-5تصویراستفاده
محصول چگونه است و چگونه مصرف میشود ؟ در یک کافه سرپایی ؟ دریک خانه ؟ در یک رستوران ؟ آیا توسط کسب و کار کنندگان مصرف می شود ؟ چیست و چگونه استفاده میشود؟ و آیا من می توانم مصارف دیگری برای آن پیشنهاد کنم؟ بسته به مخاطب ، تنوع فوق العاده ای در «تصویر استفاده » وجود دارد . تصاویر مختلف ، در مکانهای مختلف عمل می کنند. بنابراین،نمیتوان «تصویراستفاده» واحدی یافت که به همه جا مربوط شود. ترکیب مناسب این عناصر تصویری ، همانی است که عملاً تصویر برند را می آفریند. در فراگرد تبلیغات ، باید هر یک از ضعف ها و قوت های یکایک عناصر تصویری ، برای حصول اطمینان از این که برند از تعداد بیشتری از آن عناصر برخوردار است ،کشف و بر روی آنها سرمایه گذاری شود ، به نحوی که حداکثر بهره برداری از آنها صورت گیرد.
نکته مهمی که باید به یاد داشته باشید ،این است که مصرف کنندگان، بالاخره از شرکت، محصول و برند شما تصویری پیدا خواهند کرد ، خواه آگاهانه برای ایجاد آن تلاش کرده باشید یا خیر. بسته بندی، محل های توزیع ، بی ادبی یا نزاکتی کسانی که به تلفن ها جواب میدهند و تمامی آنچه یک مصرف کننده از شرکت شما می بیند یا می شنود، در ذهن او یک تصویر خواهند ساخت و این تصویر بر تصمیم هایش برای خرید یا نخریدن، تأثیر خواهد گذاشت (محمودی و هرندی، 1393).
2-2-4-6 تصویر ذهنی
ذهن ما متشکل از شبکه عظیمی از میلیاردها یاخته عصبی است که همگی با هم در ارتباط هستند، برخی مستقیماً و برخی به صورت مداری از طریق دیگر یاخته های عصبی وقتی کلمه ای می شنویم ، ممکن است نقطه ای در شبکه ذهنی ما فعال و موجب شود که معنای آن کلمه را یاد آوری کنیم. شنیدن کلمه ای نظیر «اتومبیل» و یا دیدن تصویر آن ممکن است معنای آنرا فعال سازد . فعال سازی نظیر یک جریان الکتریکی است که از یک نقطه به سمت خارج منتشر میشود و آنچه را در اطراف کلمه « اتومبیل» قراردارد فعال می سازد.
قبل از آنکه بتوانید تصویری را در اذهان مردم به وجود آورید ، باید بدانید چه افکار و تداعی هایی در آنان وجود دارد. در تحقیق پیرامون تصویر، توجه به موارد زیر بسیار مهم است:
1- کدام صفات در ذهن مردم در مراجعه به محصول اهمیت دارد ؟
2- کدام صفات، شرکت ما را از دیگر شرکت ها متمایز می‌کند ؟
اولین گام ایجاد چی‍زهایی است که افراد با یک برند یا شرکت تداعی می کنند . این تداعی ها می توانند مبهم ، نیمه شکل یافته یا حتی کاملاً اشتباه باشند. با این حال، آنها وجود دارند. گام بعدی آن است که معلوم شود سازمان می خواهد بر کدامین صفات تصویری ذهنی تأکید کند. وقتی مردم نام بی اچ پی را می شنوند ، به چه چیز فکر می کنند؟ گرچه این پرسش بعضاً کاری پژوهشی است ولی صرفاً نباید سؤالات عجیب وغریبی در باره این که مردم فکر می کنند چه چیزی برای شرکت مورد نظر مهم است، از آنان کرد. نگرش های مثبت نظیر اعتبار ، ثبات ، منافع ملی ، انسانیت ، مراقبت ، شهروند با مسئولیت گروهی ، ضدیت با آلودگی و حساس به محیط زیست جملگی در زمره صفاتی هستند که شرکت میتواند تصویر خود را بر پایه آنها بسازد. زمانی که سازمان در مورد تصویری که می خواهد از خود منتقل کند به تصویر مشخص می رسد و تأیید می‌کند که بر پایه این تصویر میتواند خود را عرضه کند ، باید در پی آن، ادراکات عمومی را ردیابی کند (شهسوار و عالم تبریز، 1391).
2-2-4-7 موقعیت
تصویر یک برند ، برداشتی است کلی از آنچه مردم در باره یک محصول یا خدمت دارند. موقعیت ، همان چیزی است که بازاریابان می خواهند در باره آن نام تجاری فکر و احساس کنند.
2-2-4-8 معنا
این واقعیت که حافظه ما از طریق یک فراگرد «برانگیختگی منتشر شونده» کار میکند ، معانی ضمنی بیشماری برای تبلیغات و بازاریابی دارد ، معانی بسیار بیش از صرفا ًقرارداد نیک نام در رأس ذهن. در واقع ، این امر تمامی اساس لازم را برای معانی چیزها ، شامل معانی برند فراهم می آورد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ب.ظ ]




از جمله مهمترین خدمات امارات عربی متحده به آمریکا می توان به موارد ذیل اشاره نمود :

    • همراهی با آمریکا در مبارزه با گروه های افراطی همچون القاعده و داعش
    • پشتیبانی فعال از پروژه صلح خاورمیانه
    • میزبانی بیش از ۲۰۰۰ نیروی آمریکایی
    • فراهم نمودن نیازمندی های پشتیبانی و لجستیکی نیروی دریایی آمریکا در منطقه خلیج فارس
    • پشتیبانی از عملیات های هوایی آمریکا در منطقه
    • میزبانی مرکز جنگ هوایی مشترک با نیروهای آمریکایی

فرماندهی مرکزی آمریکا در گزارش سال ۲۰۱۳ خود از امارات عربی متحده بعنوان یک شریک ارزشمند آمریکا در منطقه خلیج فارس و غرب آسیا نام برده است (۲۰۱۴ ، gulf mil bal)
۲-۱-۳ روابط امنیتی و نظامی آمریکا و کویت
روابط امنیتی کویت و آمریکا با منافع راهبردی مشترک بین دو کشور همراه بوده و ایالات متحده همواره تلاش نموده نسبت به حفظ این کشور تولید کننده و صادر کننده مهم نفت جهان اقدام نماید . روابط امنیتی نزدیک آمریکا و کویت از سال ۱۹۹۰ و پس از تجاوز عراق به این کشور آغاز گردیده و اقدام آمریکا در آزادسازی کویت منجر به تحکیم روابط امنیتی دو کشور گردید که تا کنون نیز ادامه دارد .
روابط امنیتی کویت و آمریکا را می توان در موارد ذیل خلاصه نمود :

    • برگزاری رزمایش های نظامی مشترک
    • آموزش و مشاوره نیروهای مسلح کویت توسط آمریکا
    • فروش تجهیزات و تسلیحات پیشرفته نظامی به کویت
    • دسترسی آمریکا به همه تسهیلات نظامی در کویت در زمان حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی و نیز استفاده از بنادرکویت بعنوان مرکز نقل و انتقال تجهیزات پس از خروج نیروهای آمریکایی از عراق در سال ۲۰۱۲ (۲۰۱۴ ، gulf mil bal)

۲-۱-۴ روابط امنیتی و نظامی آمریکا و عمان
کشور عمان همواره دارای روابط با ثبات راهبردی امنیتی و نظامی با آمریکا بوده است . فرماندهی مرکزی آمریکا در منطقه غرب آسیا در گزارش سال ۲۰۱۳ خود پیرامون روابط آمریکا و عمان ابراز می دارد :” عمان در منطقه راهبردی تنگه هرمز و اقایونس هند واقع شده و برای سالیان متمادی ندای اعتدال و میانه روی را در منطقه سر داده است . ایالات متحده از روابط نظامی مطمئن با نیروهای مسلح پیشرفته عمان لذت می برد و روابط و همکاری دوجانبه نظامی و امنیتی را از طریق برگزاری رزمایش های مشترک و نیز فروش تجهیزات و تسلیحات پیشرفته افزایش خواهد داد ” (۲۰۱۴ ، gulf mil bal)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مهمترین جنبه های روابط امنیتی و نظامی عمان و آمریکا بشرح ذیل می باشد :

    • عقد قرارداد همکاری های دفاعی – امنیتی در سال ۱۹۸۵ و تمدید آن در سال های ۱۹۹۰ ، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰
    • امکان استفاده آمریکا از پایگاه های هوایی عمان جهت اجرای ماموریت های منطقه ای بر اساس قرارداد مذکور
    • فروش تجهیزات و تسلیحات نظامی پیشرفته آمریکا به عمان
    • استفاده آمریکا از روابط عمان با جمهوری اسلامی ایران در مذاکره پیرامون برخی موارد خاص بعنوان میانجی
    • حضور نیروهای آمریکایی در عمان و آموزش نیروهای مسلح عمان توسط مستشاران
      آمریکایی (۲۰۱۴ ، gulf mil bal )

۲-۱-۵ روابط امنیتی و نظامی آمریکا و قطر
قطر از اواخر دهه ۱۹۹۰ به عنوان یکی از متحدان ایالات متحده ظاهر شد و هم اکنون نیز میزبان نیروها و تاسیسات مهم آمریکا می باشد . به دنبال عملیات های مشترک آمریکا و قطر در زمان «عملیات طوفان صحرا» در سال ۱۹۹۱ ، قطر و ایالات متحده یک توافق نامه همکاری دفاعی به امضاء رساندند که بعدها این توافقنامه گسترش یافت . در آوریل سال ۲۰۰۳ میلادی نیز مرکز عملیات هوایی آمریکا از عربستان به قطر منتقل گردید (مرادی،۱۳۹۲: ۱۴۰)
در حال حاضر قطر بعنوان یک شریک راهبردی آمریکا در منطقه خلیج فارس محسوب می گردد که نسبت به ارائه خدمات پشتیبانی و هوایی به این کشور اقدام می نماید .
فرماندهی مرکزی آمریکا در گزارش سالیانه ۲۰۱۳ خود پیرامون روابط نظامی آمریکا با قطر ابراز
می دارد :” آمریکا از روابط نظامی در سطح عالی با کشور قطر که میزبان مراکز فرماندهی و تاسیسات نظامی ما در منطقه خلیج فارس می باشد ، احساس رضایت می نماید ” (۲۰۱۴ ، gulf mil bal )
مهمترین جنبه های روابط نظامی و امنیتی قطر و آمریکا بشرح ذیل می باشد :

    • سرمایه گذاری بیش از یک میلیون دلاری قطر در دهه ۱۹۹۰ به منظور احداث تاسیسات پایگاه هوایی العدید جهت استقرار نیروهای آمریکایی
    • استقرار فرماندهی مرکزی آمریکا در منطقه غرب آسیا در کشور قطر
    • استقرار بزرگترین مرکز لجستیکی ارتش آمریکا در منطقه غرب آسیا در پایگاه پشتیبانی السیلیه قطر
    • فروش تجهیزات نظامی پیشرفته آمریکایی به قطر و استقرار سامانه های پدافند هوایی پیشرفته در این کشور
    • مشارکت قطر در عملیات های بین المللی به رهبری آمریکا و ناتو (۲۰۱۴ ، gulf mil bal )

۲-۱-۶ روابط امنیتی و نظامی آمریکا و بحرین
بحرین از قدیمی ترین کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس محسوب می گردد که نسبت به برقراری روابط و همکاری های نظامی با آمریکا اقدام نموده و در سال ۱۹۷۱ توافقنامه مشترک نظامی بین دو کشور منعقد که بر اساس آن زمینی به مساحت ۴۰ کیلومتر مربع در اختیار آمریکایی ها قرار
گرفت (مرادی،۱۳۹۲؛ ۱۲۵)
بحرین از سال ۱۹۸۳ میزبان فرماندهی مرکزی نیروی دریایی آمریکا و از سال ۱۹۹۵ تا کنون نیز میزبان ناوگان پنجم آمریکا در خلیج فارس بوده است .
مهمترین جنبه های همکاری های نظامی و امنیتی بحرین و آمریکا بشرح ذیل می باشد :

    • استقرار ناوگان پنجم آمریکا در بحرین
  • استقرار ناوگان مرکب آمریکا و نیروهای ائتلاف در بحرین به منظور اجرای عملیات ضدتروریسم و ضددزدان دریایی در مناطق خلیج فارس ، دریای عمان ، دریای سرخ ، دریایی عربی ، خلیج عدن و اقیانوس هند
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:43:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم