توان خلاقیت و نوآوری، ممکن است منسوب به منابع انسانی و یا دارایی هـای سازمانی باشد. توان خلاقیت منابع انسانی، به ایجاد محصولات و خدماتی متمایز در زیبایی و جذابیت ظاهری و نوآوری در دارایی های سازمانی نیز در نهایت می‌تواند به کاهش هزینه های عملیاتی، کاهش زمان تولید و ارائه محصـول و حتی توسعه محصول و رسوخ در بـازار منجـر گـردد (مهری، ۱۳۸۰، ۸۹).

نوآوری را میتوان به نوعی مهمترین سنگ بنای مزیت رقابتی بـه حساب آورد. زیـرا در درازمدت، رقابت به سبب نوآوری ادامه می‌یابد. اگر چه تمام نوآوری ها موفق نمیگردند ولی آنهائی که موفق می‌شوند می‌توانند به عنوان منبع مهمی برای مزیت رقابتی بـه حیات خود ادامه دهند. دلیل آن، این است که با بهره گرفتن از تعریف، یک نوآوری موفق به شرکت چیـزی منحصر به فرد عطا می‌کند، چیزی که رقبا از داشتن آن محرومند (البته تا زمانی که آن را تقلید نمایند). این منحصر به فرد بودن می‌تواند شرکت را قادر سازد تا خود را از رقبـایش متمـایز سازد و قیمتی بالاتر برای محصولاتش در نظر بگیرد و یا می‌تواند شرکت را قادر سازد تا هزینه هر واحد را نسبت به رقبایش بسیار پائین بکشد (سعیدی، ۱۳۸۸، ۲۰).

۲-۱-۲-۳-۱) سرمایه نوآوری

سرمایه نوآوری به ارائه (معرفی) ترکیب جدیدی از عوامل حیاتی و ضروری تولید در درون یک سیستم تولیدی اطلاق می شود. این سرمایه می‌تواند شامل محصولات جدید، تکنولوژی های جدید، بازار جدید و مواد جدید و ترکیب جدید باشد. با افزایش اهمیت دانش، سرمایه نوآوری به جزء مهمی از سرمایه فکری تبدیل می شود و این سرمایه می‌تواند به سه جزء موفقیت های نوآوری، مکانیزم های نوآوری و فرهنگ نوآوری تقسیم شود. (چن و همکاران، ۲۰۰۴، ۲۱۶)

در این تحقیق برای بررسی سرمایه نوآوری سه مورد توان تحقیق و توسعه، توان توسعه محصول جدید و میزان ارتباط با نهادهای تحقیقاتی و مشاوره ای مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. (مهرگان، ۱۳۹۱، ۲۵۳)

۲-۱-۲-۳-۲) توان فناوری اطلاعات

زیرساخت فناوری اطلاعات در هر کسب و کار ابتکاری به کار می رود تا قسمت های مختلف بنگاه را به هم متصل کرده و آن ها را به تأمین کنندگان، مشتریان و شرکای تجاری پیوند دهد. پورتفوی فناوری اطلاعات سازمان دربرگینده کل سرمایه گذاری شرکت در فناوری رایانه ای و ارتباطی بوده و شامل سخت افزار، نرم افزار، ارتباطات از راه دور، ذخیره الکترونیکی داده ها، وسایل جمع‌ آوری و نمایش داده ها و افرادی که خدمات فناوری اطلاعاتی را ارائه می‌دهند می شود. این توانمندی زیرساختی ممکن است از داخل سازمان یا خارج سازمان تأمین شود. (ویل، ۲۰۰۱، ۱۸۸)

۲-۱-۲-۳-۳) مدیریت دانش

تفاوت در زنجیره ارزش رقبا، یک منبع کلیدی مزیت رقابتی است. در فرهنگ رقابت، ارزش میزان تمایل مشتری به پرداخت برای خرید محصولات/خدمات شرکت است. ارزش با درآمد کل سنجیده می شود که انعکاسی از قیمت محصول یک شرکت است. یک شرکت زمانی سودمند است که ارزش محصولاتش بیشتر از هزینه خلق و تولید محصولاتش باشد (پورتر، ۱۹۷۵، ۶۱). خلق ارزش برای مشتریان که بیشتر از هزینه خلق آن ارزش باشد، هدف هر استراتژی رقابتی است. در اصل بجای هزینه، شرکت ها باید از ارزش برای تجزیه و تحلیل موقعیت رقابتی استفاده کنند، خصوصاً زمانی که هزینه هایشان را به منظور ایجاد تمایز افزایش می‌دهند. فرایند مدیریت دانش شامل پنج فعالیت تحصیل دانش، ادغام دانش، نوآوری، حفظ دانش و درنهایت نشر دانش است. (مهرگان، ۱۳۹۱، ۲۶۳)

۲-۱-۳) ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﭘﻴﺸﻴﻦ

ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ، ﭼﻨﺪ ﻣﮑﺘﺐ ﻋﻠﻤﻲ ﻃﺮﺡ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﺍﻳﻦ ﻣﮑﺎﺗﺐ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﻭ ﻣﻨﻈﻮﺭﻫﺎﻱ ﺁﻥﻫﺎ ﻭ ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎﻱ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻣﮑﺘﺐ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﮐﻼﺳﻴﮏ ﻫﺎ ﺍﺳﺖ. ﻣﮑﺘﺐ ﻛﻼﺳﻴﻚﻫﺎ ﻣﺰﻳﺖ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺑﻴﻦﺍﻟﻤﻠﻞ ﺭﺍ ﻫﺪﻑ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﻘﻄﻌﻲ ﻣـﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟـﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﺩﺍﻧﺎﻥ ﻗـﺮﺍﺭ ﻣـﻲ ﮔﻴﺮﺩ ﻛﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻨﻈﺮ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﻛﺎﻻﻫﺎ ﺑﻴﻦ ﺩﻭ ﺣﻮﺯﻩ ﺟﻐﺮﺍﻓﻴﺎﻳﻲ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﻄﻊ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺗﻜﺎﻣﻞ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ، ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﺩﺍﻧﺎﻥ ﺑﺪﻧﺒﺎﻝ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫـﺎ ﻭ ﻣﻌﻴﺎﺭﻫﺎﻱ ﺭﻗﺎﺑﺘﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﺭﻛﻦ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﻛﻼﺳﻴﻜﻲ ﻟﺰﻭﻡ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻣﺪﺍﺧﻠﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺑـﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺑﻴﻦ ﺍﻟﻤﻠﻞ ﻭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻧﮕﻴﺰﻩ ﻫﺎﻱ ﻓﺮﺩﻱ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻧﻴﻞ ﺑﻪ ﺗﻌﺎﺩﻝ ﻋﻤﻮﻣﻲ است. ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﻣﺰﻳﺖ ﻣﻄﻠﻖ (ﺍﺳﻤﻴﺖ) ﻭ ﻣﺰﻳﺖ ﻧﺴﺒﻲ (ﺭﻳﻜﺎﺭﺩﻭ) ﻛﻪ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷـﺪﻩ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺑﻮﺩ، ﻣﻘﺎﺭﻥ ﺑﺎ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺻﻨﻌﺘﻲ، ﺁﺛﺎﺭ ﻣﺜﺒﺘﻲ ﺑﺮ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺑﺮ ﺟﺎﻱ ﮔﺬﺍﺷﺖ. ﻧﻈﺮﺍﺕ ﺍﺳﻤﻴﺖ ﺩﺭ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻣﺰﻳﺖ ﻣﻄﻠﻖ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﻀﺎﻱ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺁﺯﺍﺩ ﻭ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﻛﻤﺘﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪﻱ ﺩﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺑﻮﺩ، ﺍﺳﺎﺱ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻴﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﻲ ﻛﺎﺭ ﺷـﺪ. ﻧﻈﺮﻳـﻪ ﻣﺰﻳﺖ ﻧﺴﺒﻲ ﺭﻳﻜﺎﺭﺩﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺍﻳﻦ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺑﺮﺧﻲ ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺒﻬﻢ ﺁﻥ ﺗﻜﻴﻪ ﮔﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﺩﺍﺧﻠﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﺮﻁ ﻻﺯﻡ ﻭ ﻛﺎﻓﻲ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻭ ﻛﺸﻮﺭ، ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ. ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﺕ ﻣﻴﻞ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺍﻳﻦ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ، ﺑﻪ ﻧﻘﺺ ﺑﺮﺧﻲ ﻓﺮﻭﺽ ﻣـﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﺭﻳﻜﺎﺭﺩﻭ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﺧﻮﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﻘﺺﻫﺎ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨـﺪ ﺍﺯ : ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺩﺭﺁﻣﺪﻫﺎﻱ ﺗﺠﺎﺭﻱ ﻣﻴﺎﻥ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎ، ﺛﺎﺑﺖ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎﻱ ﺗﻮﻟﻴﺪ، ﻭﺟﻮﺩ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺗﻮﻟﻴﺪﻱ ﻣﺘﻌـﺪﺩ ﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻗﻴﻤﺖ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺑﻴﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﻲ ﺗﻮﺳﻂ ﻋﺮﺿﻪ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻧﻤﻲﺷﻮﺩ.

ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ، ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻗﺮﻥ ۱۶ ﺗﺎ ﺍﺑﺘﺪﺍﻱ ﻗﺮﻥ ﺑﻴﺴﺘﻢ، ﻋﺼﺮ ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻣﺰﻳﺖ ﻫﺎ ﺗﻮﺟﻴﻪ ﻣﻲ ﺷـﺪ . ﺍﻣﺎ ﻓﺮﺩﺭﻳﻚ ﻟﻴﺴﺖ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﻫﻤﻔﻜﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺳـﺎﻝ ۱۸۴۰ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﺩﺍﺩﻧﺪ . ﻓﺮﺩﺭﻳﻚ ﻟﻴﺴﺖ ﭘﻨﺞ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺗﻜﺎﻣﻞ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻫﺮ ﻣﻠﺖ ﺭﺍ ﻣﻄﺮﺡ ﻛﺮﺩ . ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻨﺘﻘﺪﻳﻦ ﺟﺪﻱ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺁﺯﺍﺩ، ﺭﺍﺋﻮﻝ ﭘﺮ ﺑﻴﺶ ﺑـﻮﺩ ﻛﻪ ﻭﺍﻗﻌﻴﺘﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺗﻌﺪﻳﻞ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻛﻼﺳﻴﻚ ﺑـﻪ ﺍﺭﻣﻐﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻧﺰﻭﻟﻲ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﺑﻪ ﺿﺮﺭ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺍﺻﻄﻼﺣﺎً ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻧﻲ ﺩﺭ ﻧﻈﺎﻡ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺑﻴﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﻲ ﺍﺳﺖ . ﺍﻣﺎ ﺳﻴﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮﺟﻴﻬﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻴﺮ ﻧﺰﻭﻟﻲ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﺑﺮ ﺁﺛـﺎﺭ ﻣﺘﻘﺎﺑـﻞ ﺗﻨﺰﻝ ﻧﺴﺒﻲ ﺍﺭﺯﺵ ﻭﺍﺣﺪ ﻛﺎﻻ ﻫﺎﻱ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺻﺎﺩﺭﺍﺗﻲ ﺍﻳﻦ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻗﻴﻤﺖ ﻭﺍﺣﺪ ﻛﺎﻻﻫﺎﻱ ﺻﺎﺩﺭﺍﺗﻲ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺩﻟﻴﻞ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎﻱ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻱ ﻧﺴﺒﺖ ﺩﺍﺩ.

ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺯ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﻓﻮﻕ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﺁﻏـﺎﺯ ﺍﺿﻤﺤﻼﻝ ﺍﻣﭙﺮﺍﻃﻮﺭﻱ ﻫﺎﻱ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﺭﻱ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻗﺎﺭﻩ ﻫﺎﻱ ﺟﻬﺎﻥ، ﻣﻮﺟﻲ ﺍﺯ ﺗﻔﻜﺮﺍﺕ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺷﻜﻞ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﻱ ﺑﻴﻦ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﻭ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﺎﻭﻳﻨﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨـﺪﻱ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﺍﺯ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺍﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﮔﻮﻧﺎﺭﺩ ﻣﻴﺮﺩﺍﻝ ﻭ ﻣﺎﻳﻜﻞ ﺗﻮﺩﺍﺭﻭ ﺩﺭ ﻗﺮﻥ ﺑﻴﺴﺘﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﻣﻴﺮﺩﺍﻝ ﻛﻪ ﺍﺳﺎﺳﺎً ﺍﺯ ﻣﺨﺎﻟﻔﻴﻦ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻴﻦﺍﻟﻤﻠﻠﻲ ﺍﺳﺖ، ﻧﻴﺮﻭﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﻓﻘﻴﺮ ﺩﺭ ﻋﺮﺻﻪ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻄـﻮﺭ ﻛﻠﻲ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻳﻚ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﻌﻜﻮﺱ ﺑﻴﻦ ﺁﺯﺍﺩﻱ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﻭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﺑـﺮﺍﻱ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﻓﻘﻴﺮ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺗﻮﺩﺍﺭﻭ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺟﻬﺎﻥ ﺳﻮﻡ ﺍﺻﻮﻻً ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺭﺍﻫﺒﺮﺩ ﺧﺎﺹ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺑﻠﻜﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﻧﻴﻞ ﺑـﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﻛﻤﻚ ﻛﻨﺪ، ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺳﻬﻢ ﺩﺭ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻫـﺎﻱ ﺁﻥ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﺭﻭﺍﺑـﻂ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...