دانلود منابع پایان نامه ها – القانون المدنى، العقود (المساه (عقدالبیع) – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۵٫ هرگاه خیار برای فروشنده باشد و فروشنده از خیار صرف نظر نماید مبیع که به نفس عقد در ملکیت مشتری بوده با اسقاط خیار بایع ملکیت متزلزل مشتری استقرار مییابد و مال مشتری تلف شده است و زیانی متوجه فروشنده نمی شود.
۶٫ اگر قبض انجام نشده باشد ولی مشتری متلف باشد یا خود سبب تفریط گردد تلف از کیسه مشتری خواهد بود و این به منزله قبض است؛ به نظر میرزای قمی مشتری مال خود را تلف کردهاست و غرامتی بر دیگری ندارد برای اینکه مجرد عقد منشأ حصول ملکیت است[۱۱۲]
۷٫ چنانچه خیار برای هر دو طرف باشد و مبیع به تصرف خریدار داده شده باشد و بدون تفریط مشتری تلف گردد بعضی گفتهاند که تلف از مال مشتری است. دلیل آنها
-
- . القاموس الفقهى، در یک جلد، (دمشق: دارالفکر، ۱۹۹۸). ↑
-
- . سید حسن امامى، حقوق مدنى (تهران: نشر دادگستر، ۱۳۸۵)، ج ۲، ص ۲۵۲٫ ↑
-
- . الجراح، شفیق، القانون المدنى، العقود (المساه (عقدالبیع) (دمشق: منشورات جامعه دمشق، الطبعه الخامسه، ۱۹۹۲م). ↑
-
- . الواسطی الزبیدی، تاج العروس، پیشین، ج ۱۰، ص ۱۰۵٫ ↑
-
- . محمدجعفر جعفریلنگرودی، ترمینولوژی حقوق (تهران: نشر میزان، ]بیتا[)، ص ۶۶۹-۶۶۸٫ ↑
-
- . مسعود انصاری و محمدعلی طاهری، دانشنامه حقوق خصوصی (تهران: ]بینا[، ۱۳۸۷)، ج ۳، ص ۱۸۸۴٫ ↑
-
- . سیدحسین صفایى، دوره مقدمات مدنى، پیشین، ص ۲۹۰٫ ↑
-
- . ناصر کاتوزیان، عقود معین، چاپ چهارم (تهران: نشر بهمن، ]بیتا[)، ش ۱۳۶، ج ۱، ص ۱۸۷٫ ↑
-
- . محمدجعفر جعفرى لنگرودى، ترمینولوژى حقوق، پیشین، ص ۴۲۳٫ ↑
-
- . ناصر مکارم شیرازى، القواعد الفقهیه، چاپ سوم (قم: مدرسه الامام امیرالمؤمنین(ع)، ج ۲، ص ۳۶۲٫ ↑
-
- . ناصر کاتوزیان، قواعد عمومى قراردادها، چاپ دوم (تهران: نشر میزان، ۱۳۷۶)، ج ۴، ص ۱۰۸٫ ↑
-
- . مهدى شهیدى، سقوط تعهدات، چاپ دوم (تهران: مجد، ۱۳۸۲)، ص ۹۴٫ ↑
-
- . سید محمد فشارکى، الرسائل فشارکیه (قم: مؤسسه النشر الاسلامى، ۱۴۱۳هـق)، ص ۴۵۰٫ ↑
-
- . محمدکاظم خرمشاهی، حاشیه على المکاسب (تهران: وزارت ارشاد اسلامى، ۱۴۰۶هـق)، ص ۱۴۳٫ ↑
-
- . محمدجعفر جعفرى لنگرودى، مبسوط در ترمینولوژى حقوق(تهران: گنج دانش، ۱۳۸۷)، ج ۴، ص ۲۸۰۲٫ ↑
-
- . شیخ انصارى، مکاسب (تبریز: چاپ سنگى، مطبعه الاطلاعات، ۱۳۷۰)، ص ۱۰۱٫ ↑
-
- . مهدى شهیدى، سقوط تعهدات، پیشین، ۲۰۴٫ ↑
-
- . کمالالدین محمد بن عبدالواحد، شرح فتح القدیر، پیشین، ج ۶، ص ۱۱۴-۱۱۳؛ حافظالدین الشقی، البحر الوائق فی شرح کنزالدقائق، پیشین، ج ۶، ص ۱۶۷٫ ↑
-
- . ابن منظور افریقی، لسانالعرب، پیشین، ج ۱، ص ۵۷۹٫ ↑
-
- . سیدمیرعبدالفتاح مراغهای، العناوین، پیشین، ج ۲، ص ۳۸۴٫ ↑
-
- . وزارت اوقاف و شئون اسلامی، موسوعه فقهی، پیشین، ص ۳۲۶، جزء پنجم. ↑
-
- . علىاکبر دهخدا، لغت نامه (تهران: چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۷)، ج ۶، ص ۲۰۸٫ ↑
-
- . ابی الفضل جمالالدین محمد بن مکرم ابن منظور، لسان العرب، پیشین، ج ۱۳، ص ۱۹٫ ↑
-
- . محمدجعفر جعفرى لنگرودى. مبسوط در ترمینولوژى (تهران: گنج دانش، ۱۳۷۸)، ج ۳، ص ۱۶۹۸٫ ↑
-
- . ناصر کاتوزیان، حقوق مدنى (قواعد عمومى قراردادها)، چاپ دوم، (تهران: ]بینا[، ۱۳۷۶)، ص ۸۷٫ ↑
-
- . سید مصطفى محقق داماد، حقوق خانواده، چاپ دوم (تهران: نشر علوم اسلامى ۱۳۶۷). ↑
-
- . على آراد، مهر تاریخچه و احکام (تهران: چاپ مصطفوى، ۱۳۴۱)، ص ۶۸٫ ↑
-
- . محمدباقر پارساپور، نشریه عمومى حق حبس در تعهدات متقابل، رساله دروه دکترى (دانشگاه تربیت مدرس، ۱۳۸۶)، ص ۱۸٫ مصطفى عدل، حقوق مدنى (تهران: نشر دادگستر، ]بیتا[). ↑
-
- . ناصر کاتوزیان، دوره مقدماتى حقوق مدنى، پیشین، ص ۲۵۴٫ ↑
-
- . محمد بندرریگی، فرهنگ جدیدی عربی – فارسی، ترجمه: منجد الطلاب، پیشین، ص ۴۳۱٫ ↑
-
- . شیخ مرتضی انصاری، المکاسب، پیشین، ج ۳، ص ۹۶٫ ↑
-
- . علیاکبر دهخدا، لغتنامه، پیشین، زیرنظر: محمد معین، ج ۳۴، ص ۱۴۸٫ ↑
-
- . ماده ۳۶۷ قانون مدنی. ↑
-
- . سیدروحالله موسویخمینى، کتاب البیع، پیشین، ج ۵، ص ۳۲۹ و ۳۸۳٫ ↑
-
- . برخى از فقها تلف بیع به وسیله بایع را نیز سبب انفساخ عقد مىدانند. (شیخ طوسى، مبسوط، ج ۲، ص ۱۱۷). ↑
-
- . ناصر کاتوزیان، درسهایى از عقود معین، پیشین، ج ۱، ص ۹۳٫ ↑
-
- . شیخ انصارى، مکاسب، پیشین، ص ۳۱۴؛ همچنین محقق قمى،جامع الشتات، پیشین، ج ۲، ص ۱۸۱؛ همچنین سید محمدتقى بحرالعلوم، حاشیه بر بلغه الفقیه، پیشین، ج ۱، ص ۱۷۲، ج ۲، ص ۱۸۱ به بعد. ↑
-
- . ناصر کاتوزیان،عقود معین، پیشین، ج ۱، ص ۱۹۶٫ ↑
-
- . سید حسن امامى، حقوق مدنى، پیشین، ج ۱، ص ۴۶۵٫ ↑
-
- . مرتضی انصاری، المکاسب، پیشین، ص ۲۷۵٫ ↑
-
- . حسن بن یوسف الحلی، تذکره الفقهاء، پیشین، ج ۱۱، ص ۳۷۹ ذیل مسأله ۵۳۵ (برای مطالعه بیشتر ر.ک.به: اسدالله لطفی، موجبات و مسقطات ضمان قهری، پیشین، ص ۱۱۰-۱۰۷٫ ↑
-
- . مرتضی انصاری، المکاسب، پیشین، ج ۶، ص ۲۸۵٫ ↑
-
- . شیخ مرتضى انصارى، مکاسب، پیشین، ج ۲۳، ص ۲۹۸، این قول را به شیخ طوسى و اسکافى و ابن جنید نسبت داده است. ↑
-
- . شیخ محمد حسن نجفى، جواهرالکلام، پیشین، ج ۲۳، ص ۸۶ و سید احمد خوانسارى، جامع المدارک، پیشین، ج ۳، ص ۱۸۰٫ ↑
-
- . مرتضى انصارى، المکاسب، پیشین، ص ۳۵۱٫ ↑
-
- . سید حسن امامى، حقوق مدنى، پیشین، ج ۱، ص ۴۷۹٫ ↑
-
- . محمد بروجردى عبده، حقوق مدنى، پیشین، ص ۲۳۴٫ ↑
-
- . همان. ↑
-
- . محمدحسن نجفى، جواهرالکلام، پیشین، ج ۲۳، ص ۸۶؛ سید احمد خوانسارى، جامعالمدارک، پیشین، ج ۳، ص ۱۸۰؛ سید روحا… موسویخمینى،کتاب البیع، پیشین، ج ۵، ص ۳۱۴-۳۱۲٫ ↑
-
- . شیخ مرتضی انصاری، المکاسب، پیشین، ص ۳۰۱٫ ↑
-
- . محمدحسن حر عاملی، وسایل الشیعه، کتاب الخیار، پیشین، ج ۲، ص ۳۴۶-۳۴۵٫ ↑
-
- . محمدحسن حر عاملی، وسایل الشیعه کتاب الخیار، پیشین، باب ۵ و ۸٫ ↑
-
- . براى اطلاع بیشتر رجوع کنید به: مکاسب، پیشین، ص ۳۰۰ و ۳۰۱؛ البیع، پیشین، ج ۵، ص ۳۱۳ و ۳۱۲٫ ↑
-
- . مرتضی انصاری، المکاسب، پیشین، ص ۳۰۱٫ ↑
-
- . سید حسن امامى، حقوق مدنى، پیشین، ج ۱، ص ۵۵۶٫ ↑
-
- . حسن جلالی، پایاننامه ارشد، کاوشی در حجیت شهرت در علم اصول، سال ۱۳۷۹، ص ۱۵٫ ↑
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 09:50:00 ب.ظ ]
|