فی و سیناید نیز تمرکز بر گروه‌های ویژه و استفاده از روش‌های کیفی را پیشنهاد می‌دهند و معتقدند استفاده از شاخص‌های یکسان یا از پیش تعیین شده رابطه‌ای بین کیفیت و پایداری را برقرار سازد (فی و سینید، ۲۰۰۸).

۲-۱-۲- ازدواج خویشاوندی

ازدواج یک سنت الهی و یک نیاز فطری بشری باشد. بشر از بدو خلقت جهت تشکیل خانواده و بقای نسل ازدواج می ‌کرده‌است. ازدواج در اقوام و ادیان مختلف، انواع و مقررات خاصی دارد. به عنوان مثال ازدواج اقوام درجه یک تقریباً در تمامی ادیان و قوانین دنیا ممنوع اعلام شده است (مولر و یانگ[۶۴]، ۲۰۰۱).

اما ازدواج خویشاوندی (فامیلی) یکی از اشکال عمده ازدواج در دنیا و به ویژه در کشور ما می‌باشد (سعادت، انصاری لاری و فرهودی، ۲۰۰۴). ازدواج خویشاوندی یعنی ازدواج افرادی که در چهار نسل گذشته حداقل دارای یک جد مشترک باشند (سعادت، ۲۰۰۳). از نظر سازمان بهداشت جهانی[۶۵] ازدواج درجه چهار یا نزدیک‌تر به عنوان ازدواج خویشاوندی (فامیلی) تلقی می شود (تیبی و فراگ[۶۶]، ۱۹۹۷). شایع ترین فرم ازدواج فامیلی، ازدواج درجه سه است که زن و شوهر در یک هشتم جایگاه های ژنی مشترک هستند (شمالی و همکاران، ۲۰۰۷). این ازدواج در کشور ما به دلایل مختلف نسبتاً زیاد رخ می‌دهد به طوری که در مطالعات انجام شده علی رغم آمارهای متفاوت، شیوع آن را تا ۳۸ درصد نیز بیان کرده‌اند (سعادت، ۲۰۰۴).

در تحقیقات مشخص شده است که فرزندان حاصل از ازدواج های فامیلی با شیوع بیش تری (۲ تا ۳ برابر) نسبت به جمعیت عمومی دچار ناهنجاری های مادرزادی و ژنتیکی می‌شوند که بار سنگینی را از نظر بهداشتی و درمانی به کشور تحمیل می‌کنند. اهمیت موضوع زمانی بهتر شناخته می شود که بدانیم اکثر ناهنجاری های مادرزادی و ژنتیکی با دادن آگاهی و آموزش و مشاوره های قبل و حین ازدواج به زوج ها، به راحتی قابل پیش گیری هستند. اما متأسفانه علی رغم وقوع زیاد ازدواج های فامیلی در کشور جای خالی این گونه مشاوره ها احساس می‌گردد.

بر اساس دستورات صریح اسلامی ازدواج با خویشان درجه یک و دو که از محارم محسوب می‌گردند حرام می‌باشد (قرآن کریم، سوره نساء). این حرام شدن تکوینی با احتمال بسیار بالای بیماری های جدی ژنتیکی در اثر ازدواج خویشان درجه یک و دو به طور کامل تطابق دارد. قرآن کریم نکته خاصی به نفع یا تشویق به ازدواج خویشاوندی و فامیلی بیان نمی نماید.

ازدواج فامیلی بین خویشاوندان نزدیک در بسیاری از نقاط دنیا وجود دارد. ولی هنوز از میزان و ساختار این نوع ازدواج ها اطلاع دقیقی در دسترس نیست. در انتهای قرن بیستم بسیاری از محققین معتقد بودند که شیوع ازدواج فامیلی به دلیل صنعتی شدن و افزایش سطح تحصیلات زنان رو به کاهش خواهد گذاشت. اما این پیش‌بینی به وقوع نپیوسته است و در اغلب مناطق جغرافیایی، میزان ازدواج فامیلی یا ثابت مانده یا افزایش یافته است (شمالی و همکاران، ۲۰۰۷).

خویشاوندان درجه یک:

شامل پدر، مادر، فرزندان ، خواهران و برادران یک فرد. تشابه ژنتیکی در خویشاوندان درجه یک ۵۰درصد می‌باشد یعنی اگر ژن های فعال هر فرد را ۱۰۰ هزار عدد فرض کنیم، ۵۰ هزار تای آن ها با خویشاوندان درجه یک مشترک است به عبارت دیگر این دو نفر در نصف خصوصیات ارثی که به ارث برده اند مثل هم هستند.

خویشاوندان درجه دو:

شامل خاله ها، دایی ها، عموها و عمه ها، برادرزادگان وخواهرزادگان می‌باشد در این نوع خویشاوندی تشابه ژنتیکی ۲۵ درصد می‌باشد و همان طور که در بالا شرح داده شد خویشاوندان درجه ۲ در ۲۵ درصد خصوصیات ارثی یعنی در ۲۵ هزار ژن فعال مشابه یکدیگر هستند.

خویشاوندان درجه سه :

شامل دختر عمو، پسرعمو، دخترخاله، پسرخاله، دخترعمه، پسرعمه، پسردایی، دختردایی، می‌باشند. تشابه ژنتیکی در خویشاوندان درجه ۳ برابر ۱۲/۵ درصد می‌باشد یعنی در ۱۲۵۰۰ ژن فعال مشترک هستند نکته جالب در این قسمت این است که چنانچه زوجی از یک طرف پسرعمو، دختر عمو و از یک طرف دختر خاله، پسرخاله باشند، یعنی مادران آن ها خواهر یکدیگر و پدران آن ها برادر همدیگر باشند، تشابه ژنتیکی به ۲۵ درصد می‌رسد یعنی مشابه خویشاوندان درجه ۲ خواهند بود.

خویشاوندان درجه ۴:

شامل نوه خاله، نوه دایی، نوه عمو و نوه عمه می‌باشند که تشابه ژنتیکی آن ها ۶/۲۵ درصد است. در این جا نیز مثل خویشاوندان درجه ۳ اگر خویشاوندی دوطرفه باشد یعنی از یک طرف نوه عمو و از طرف دیگر نوه خاله باشند تشابه ژنتیکی به ۱۲/۵ د رصد می‌رسد یعنی مشابه خویشاوندان درجه ۳ خواهند بود.

خویشاوندان درجه ۵:

شامل نتیجه خاله، نتیجه دایی، نتیجه عمو ونتیجه عمه می‌باشند. تشابه ژنتیکی در این ها ۳/۱۲۵ درصد است و مثل موارد قبل اگر خویشاوندی دوطرفه باشد شبیه خویشان درجه ۴ شده یعنی تشابه ژنتیکی به ۶/۲۵ درصد خواهد رسید.

خویشاوندان درجه ۶:

شامل نبیره خاله، نبیره دایی، نبیره عمه، نبیره عمو است که تشابه ژنتیکی آن ها ۱/۵۶ درصد است. همان‌ طور که ملا حظه می شود حتی در خویشاوندان درجه ۶ هنوز ۵۶ ژن مشترک وجود دارد که بسیاری از آنان ممکن است ژن های انتقال دهنده بیماری های ارثی باشند که اگر درپدر و مادر با هم وجود داشته باشند باعث خواهد شد که احتمال بیماری ژنتیکی در فرزندان افزایش یابد. این اعداد وقتی معنای واضح تری پیدا می‌کنند که بدانیم در حال حاضر حدود ۹۰۰۰ نوع بیماری ارثی مختلف شناخته شده اند که ممکن است از طریق به ارث رسیدن ژن های مشترک در پدر و مادر گریبان فرزندان را بگیرد که البته این خطر در ازدواج های فامیلی به علت وجود ژن های مشترک بیشتر و به مراتب بالاتر خواهد بود. ازدواج های فامیلی نه تنها احتمال مبتلا شدن فرزندان به بیماری های ارثی را افزایش می‌دهد بلکه باعث ازدیاد این بیماری ها و ژن های بیماری زا در نسل های آینده می شود و این بدان معنا نیست که در ازدواج های غیر فامیلی هیچ گونه خطری وجودندارد بلکه احتمال خطر بسیار پایین تر است ‌بنابرین‏ ازدواج فامیلی از نظر علم ژنتیک معقول و منطقی نیست.

در همه ازدواج‌ها بویژه ازدواج‌های فامیلی خطرات پنهان برای فرزندان وجود دارد که با انجام آزمایش‌ها و بررسی سابقه بیماری‌های خانوادگی می‌توان با تصمیم منطقی و به دور از عواطف شخصی مانع از بروز آن ها شد. بیماری‌های ارثی از نوع غالب در تمام نسل‌ها ظاهر می‌شود و انواع مغلوب معمولا بدون سابقه خانوادگی است. بیماری‌های ارثی وابسته به جنس، از طریق مادری که اقوام مذکر مبتلا داشته به فرزند منتقل می‌شود.

۲-۲- پیشینه پژوهشی

۲-۲-۱- مطالعات انجام شده در خارج از کشور

نتیجه تحقیق هارلف[۶۷] (۲۰۰۱)، در ترکیه نشان داد گروهی که ازدواج خویشاوندی دارند سازگاری زناشویی پایینی داشته و تعارض بیشتری با خانواده خود نسبت به گروه ازدواج غیرخویشاوندی دارند.

بررسی اوهارا و هماران، (۱۹۹۲) که بر روی سه فرزند (دو خواهر و یک برادر) حاصل ازدواج خویشاوندی بود، نشان داد که آنان در بزرگ سالی دچار فلج پیشرفته ای شدند .

۲-۲-۲- مطالعات انجام شده در داخل کشور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...